A

A
شب بود پسری تصادف کرد...خون زیادی ازش رفته بود،لحظه های آخرش گوشیشو برداشت برداشت،نوشت:میای بریم؟یکی ارسال کرد به رفیقش یکی واسه عشقش..
عشقش جواب داد این موقع شب بگیر بخواب بای...
رفیقش جواب داد کجا؟؟تنها نری وایستا منم بیام..
پسر لبخندی زد و چشاشو بست...

#ه___________هہ
https://telegram.me/joinchat/DCGz_j2nmLexd1X3ABmeoQ
دیدگاه ها (۶)

قابل توجه بعضیا

هرکسی یه نوع فانتزی داره خبیکی تیغ خون مرگ سیاه جیغرو ترجیح ...

غیر از اینه؟

طُلـــوعِ طَلـــآیـی چندشآتی jk P.2 برگشت خونه بالاخره ا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط