غروب که میشود خواهش من جان تازه میگیرد از آسمان دلهای تنگ از لبهای دوخته بر هم و نگاههای اشک آلود ای صحنه غم انگیز غروب خورشید ما را به دست تاریکی تنهایی نسپار ...
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.