وهم و خیال

وهم و خیال

به سرمستی شمعدونی های توی باغچه
نه باغچه دوره شمعدونی های پشت پنجره
به شادابی افتاب داغ
در کشاکش با برگها برای رسیدن به صورت زیبات
به غرور اون صداهای داخل برکه
به جادوی صدای اب بعد از تسخیر سنگریزه
به یه چیز زیباتر مثلا
به لبخند رضایت پیراهنت در هم اغوشی با چمن
به موهایت
به رقص موهایت در چنگ من وساز باد
به لذت یه ارامش ..به ارامش هر چی بی اتفاقی
بله__________
به همین خیال محتاجم

#امیرعلی_قربانی
#چکامه_های_باران

https://t.me/chekamehaibaran
دیدگاه ها (۱۳)

با قلم شکسته نمیشه خط شکسته نوشتاما با دل شکسته از رفتنش بن...

میخندی و جانم به درد می آید در انتظار بوسیدنت ...#هادی_رضایی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط