شهید زکریا شیری
#شهید_زکریا_شیری
من و شهیدزکریا خیلی باهم صمیمی بودیم به خاطر همین اگه میخواستیم جایی بریم باهم میرفتیم.
پدر یکی از همکارامون که خونشون تو یکی از روستاهای شهرستان الموت بود فوت کرده بود و سنگ قبر پدرشو تو قزوین سفارش داده بود
همکارمون بخاطر اینکه شهید زکریاشیری وانت داشت به زکریا گفته بود که سنگ قبرو ببره
قرار بر این شد که من و زکریا باهم سنگ قبرو ببریم.
این شهید بزرگوار به قدری به دوستان و همکاراش ارزش قائل بود که با وجود اصرار همکارمون بخاطر حمل سنگ قبر حتی کوچکترین هزینه ای قبول نکرد و گفت رفاقت به درد همین روزا میخوره...
موقع برگشتن با #شهید_زکریا کنار درختی که بین مسیرمون بود نگه داشتیم برای استراحت! من از زکریا پرسیدم که آیا دوست داری شهید بشی؟! برای چندمین بار بود که میپرسیدم
#شهید_زکریا در جوابم گفت مگه میشه دوست نداشته باشم؟!(: کی از شهادت بدش میاد, من آرزومه که شهید بشم .. اما شهادت دل میخواد ..
لیاقت میخواد ...
بعد از شهادتش ثابت کرد که هم دل داشت هم لیاقت...
و به آرزوش که شهادت بود رسید🕊🌹
خاطره ای از دوستان و همکاران
#سیره_شهدا
من و شهیدزکریا خیلی باهم صمیمی بودیم به خاطر همین اگه میخواستیم جایی بریم باهم میرفتیم.
پدر یکی از همکارامون که خونشون تو یکی از روستاهای شهرستان الموت بود فوت کرده بود و سنگ قبر پدرشو تو قزوین سفارش داده بود
همکارمون بخاطر اینکه شهید زکریاشیری وانت داشت به زکریا گفته بود که سنگ قبرو ببره
قرار بر این شد که من و زکریا باهم سنگ قبرو ببریم.
این شهید بزرگوار به قدری به دوستان و همکاراش ارزش قائل بود که با وجود اصرار همکارمون بخاطر حمل سنگ قبر حتی کوچکترین هزینه ای قبول نکرد و گفت رفاقت به درد همین روزا میخوره...
موقع برگشتن با #شهید_زکریا کنار درختی که بین مسیرمون بود نگه داشتیم برای استراحت! من از زکریا پرسیدم که آیا دوست داری شهید بشی؟! برای چندمین بار بود که میپرسیدم
#شهید_زکریا در جوابم گفت مگه میشه دوست نداشته باشم؟!(: کی از شهادت بدش میاد, من آرزومه که شهید بشم .. اما شهادت دل میخواد ..
لیاقت میخواد ...
بعد از شهادتش ثابت کرد که هم دل داشت هم لیاقت...
و به آرزوش که شهادت بود رسید🕊🌹
خاطره ای از دوستان و همکاران
#سیره_شهدا
۱.۹k
۱۸ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.