دلم تنگ می شود گاهی

دلم تنگ می شود، گاهی

برای حرف های معمولی
برای حرف های ساده
برای «چه هوای خوبی!» ..... «دیشب چه خوردی؟»
برای «راستی! ماندانا عروسی کرد.» ..... «شادی پسر زائید.» 

و چه قدر خسته ام از «چرا؟»
از «چه گونه!»
خسته ام از سؤال های سخت، پاسخ های پیچیده
از کلمات سنگین
فکرهای عمیق
پیچ های تند
نشانه های با معنا، بی معنا

دلم تنگ می شود، گاهی

برای
یک «دوستت دارم» ساده
دو «فنجان قهوه ی داغ»
سه «روز» تعطیلی در زمستان
چهار «خنده ی» بلند
و
پنج «انگشت» دوست داشتنی.


#مصطفی_مستور
دیدگاه ها (۱۷)

ﺭﻳﺨﺖ ﺑﺮ ﻣﻦﻗﻄﺮﻩﺍﻱ ﺍﺯ ﻧﺎﺯ ﺩﻭستﺟﺰﺀ ﺟﺰﺀ ﻫﺴﺘﻲﺍﻡﺑﻲﺗﺎﺏ ﺍﻭﺳﺖ ...#مول...

بدون مشورت با من، خودش تصمیم میگیرد!- نمیدانم که قلبم از کجا...

ای زندگی، تن و توانم همه توجانی و دلی، ای دل و جانم همه توتو...

گفتی چه کسی؟ در چه خیالی؟ به کجایی؟بی تاب توام ...

گاهی آدم ها بیصدا از زندگی مان میروند... نه قهر میکنند، نه خ...

دروغ چرا، من هنوز هم پشتِ درِ پروفایل اینستاگرامت، تلگرامت و...

_درخت باشم ... یک‌ گوشه ی این دنیای بزرگ افتاده باشم تنهای ت...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط