به مادر قول داده بود بر می گردد

به مادر قول داده بود بر می گردد …
چشم مادر که به استخوان های بی جمجمه افتاد
لبخند تلخی زد و گفت :
بچه م سرش می رفت ولی قولش نمی رفت
#وداع_با_لاله‌ها
#عشاق_الزهرا
دیدگاه ها (۱)

کسی می‌تواند از سیم خاردار‌های دشمن عبور کندکه در سیم خاردار...

اگه برای خداست ،بزار گمنام بمانم #وداع_با_لاله‌ها#عشاق_الزهر...

دوباره شهرهای ما بوی شهید گرفته اند...بوی خوش بهشتپهلوانان س...

شهید گمنام...خوشنام تویی و گمنام منم..#وداع_با_لاله‌ها #عشاق...

آدم های صبور..،یه خصوصیت عجیب دارن،بی نهایت لبخند می زنن ......

-صدای گریه ی کودکی می آمد... دختر جوانی آمد کودک را در آغوش...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط