دلم یک برف سنگین می خواهد..
دلم یک برف سنگین می خواهد..
از همان برفهایی که یک شب میخوابیدی وصبح ،
تمام کوچه ها را سفیدی می گرفت!
صدای سکوت تمام شهر را پر میکرد و خانه،
دلخواهترین جای شهر برایم میشد..
دلم یک برف سنگین میخواهد
که دغدغه تعطیل شدن مدرسه تمام آرزوی همان روزم باشد..
که صدای رادیو را بلند کنم و خبر شنیدنش مرا از خود بی خود کند!
صبح تا غروب مشغول درست کردن آدمی باشم
که جنسش از برف است و تمام نگرانی روزهای بعد خراب شدن و آب شدن آدم برفی ام باشد!
دلم همان روزها رو میخواهد
همان روزهای برفی ای که فاصله آرزو کردن تا برآورده شدن آرزوها
آنقدر کم و شدنی بود..
می خواهم برگردم و آرزو کنم تا بزرگ نشوم و همیشه دلم برف سنگین بخواهد..
از همان برفهایی که یک شب میخوابیدی وصبح ،
تمام کوچه ها را سفیدی می گرفت!
صدای سکوت تمام شهر را پر میکرد و خانه،
دلخواهترین جای شهر برایم میشد..
دلم یک برف سنگین میخواهد
که دغدغه تعطیل شدن مدرسه تمام آرزوی همان روزم باشد..
که صدای رادیو را بلند کنم و خبر شنیدنش مرا از خود بی خود کند!
صبح تا غروب مشغول درست کردن آدمی باشم
که جنسش از برف است و تمام نگرانی روزهای بعد خراب شدن و آب شدن آدم برفی ام باشد!
دلم همان روزها رو میخواهد
همان روزهای برفی ای که فاصله آرزو کردن تا برآورده شدن آرزوها
آنقدر کم و شدنی بود..
می خواهم برگردم و آرزو کنم تا بزرگ نشوم و همیشه دلم برف سنگین بخواهد..
۱۴.۱k
۲۱ دی ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.