خیس میشویم خاموش میشویم تاریک میشویم

خیس میشویم. خاموش میشویم. تاریک میشویم!!!

زیر چتری که در دستش دارد، روی نیمکت روبروی من نشسته‌ای.
شاید فقط نور سیگار من از آنجا معلوم باشد. ولی تو آنرا هم نمیبینی.
نیمکتم در تاریکی قرار دارد.
با هم به چیزی گوش میدهید. نمیدانم از آهنگ لذت میبری یا از باران یا از شب یا از او!
اگر جای او بودم در آغوشت میگرفتم تا سردت نشود.
... آن ترانه هنوز تمام نشده است.سکوت کرده اید و گوش میکنید.سکوت کرده ایم و نگاه میکنیم، من و سیگارم که حالا خیس شده است و خاموش.
ترانه تمام میشود.صورتش را نگاه می‌کنی و او به خود می‌بالد!
باران شدت گرفته است. دستت را میگیرد و میروید. سیگاری روشن میکنم.
اینجا هنوز تاریک است.
من و سیگار به صدای باران گوش میدهیم.
خیس میشویم.
خاموش میشویم.
تاریک میشویم!!!
دیدگاه ها (۳)

خدایا...!دلم آغوشِ تو را می خواهد...!دلم، نوازش دستهای مهربا...

وقتی ســــــــــکــــــــوت میکنم...وقتی منو ساکت میبینی بدو...

✔خُــــدایـــا روزِگـــارت با من و احساسم بـَــد تـــا کـــر...

✔בلم “قُرص” است وقتے .. مُسَکِنم تویے✔ بسلامتے پسرے که وقتے ...

بخش اول: تملک کافه‌چیشخصیت‌ها: سانزو (خشن، جذاب، تملک‌جو)، ی...

.🤎 @sharon.star سال ۱۹۵۵، شبی که باران بی‌وقفه می‌بارید و مه...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط