ایـن روزهـا دردی در قلبـم دارم
ایـن روزهـا دردی در قلبـم دارم
کـه نـه توان گفتنـش مانـده
نـه زور گرفتـن حقـم...
کاش یـک نـفر بـی آنکه قضاوتـم کند
رو به رویـم بنشیـند
مـن همه ی حرفهای ناگفته ی دلم را بگویم
آنقدر بگویـم تا ته ته دلـم سبـک شود...
مـن از رنجی خسته ام
که از آن من نیست حـق من نیست..
دلـم میخـواهد بـدانم چرا
قلبی را میشکند که خانه ی خودش است..
کـه نـه توان گفتنـش مانـده
نـه زور گرفتـن حقـم...
کاش یـک نـفر بـی آنکه قضاوتـم کند
رو به رویـم بنشیـند
مـن همه ی حرفهای ناگفته ی دلم را بگویم
آنقدر بگویـم تا ته ته دلـم سبـک شود...
مـن از رنجی خسته ام
که از آن من نیست حـق من نیست..
دلـم میخـواهد بـدانم چرا
قلبی را میشکند که خانه ی خودش است..
۳.۸k
۱۳ دی ۱۴۰۰