من از مردن نمی ترسماز زنگی نکردن می ترسماز اینکه زنده ب

من از مردن نمی ترسم.از زنگی نکردن می ترسم.از اینکه زنده باشم اما زندگی نکنم.
از اینکه صدا داشته باشم ولی سکوت کنم.
از اینکه درد داشته باشم اما رویا نه.

#تیکه_کتاب
دیدگاه ها (۱)

فهمیده ام که گاهی تنهایی راه رسیدن آرامش است_کتاب تماشاگر در...

به هرحال کتاب ها از آدم ها مطمئن تر بودند._کتاب اقیانوس انته...

اگه هنوزم حاضر نیستی حتی واسه دشنمت بد بخوای و آرزوی بد کنی،...

ما می‌خواستیم دنیا را عوض کنیم، حالا می‌بینیم فقط خودمان عوض...

اگه به من باشه خودت می دونی، زندگی بی تورو نمی پذیرم، من برا...

و میخواستم زندگی کنم حقیقتش میخواستم زنده بمانم حتی اگر درد ...

این روز ها انگار هم چیز یک جور از بین میرود ادم ها، حرف ها، ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط