دفترمشق دبستانم ببین

دفتر‌مشق دبستانم ببین،
پر ز مهر آفرین،‌صد آفرین.

راستی ما شعر باران داشتیم.
توی‌جنگلهای گیلان داشتیم.

گردش یک روز دیرین داشتیم،
شعر زیبایی ز گلچین داشتیم

راستی آن دفتر کاهی کجاست؟
عکس حوض آب پر ماهی کجاست؟

روزهای ‌خیس پر باران کجاست؟
مایه سر سبزی بستان کجاست؟

باز آیا ریز علی ها زنده اند؟
در حوادث جامه از تن کنده اند؟

کاش حالا‌خاله کوکب زنده بود،
عطر نانش خانه را آکنده بود.

ای معلم خاطر ویادت به خیر.
یاد درس آب بابایت به خیر.

شمع نور افشان‌یاد کودکان،
نامتان در لوح جان شد جاودان

هر‌کجا هستید ، هستی نوش تان
‌ کامیابی گرمی آغوشتان...

هم کلاسی های سال کودکم!
دسته‌گلهایی ‌ز یاس و میخکم،

باز از دل می کنم یاد شما،
یاد قلب ساده شاد شما،

باز باید یاد یک دیگر کنیم،
تا به یادی، شاد، یکدیگر‌کنیم.

آدمی سر زنده از یاد است ، یاد.
رمز عمر آدمیزاد است یاد.

شادتان می‌خواهم‌ و شادم کنید،
همکلاسی های من یادم کنید.....


#پاییز
دیدگاه ها (۳)

سلام ای دختر زیبای #پاییز سلام خنیاگر جاوید جالیز ...

گفت شعری را بگو  بی درد سر؛گفتم به چشمتا بمانی دائماً دور از...

دکترم تجویز کرده شعردرمانی کنمروبه روی چشمهای تو غزلخوانی کن...

پاییز، فصل آوردگاه عشق، مرز میان زمین تا انتهای قلمرو باد*آر...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط