آهسته
آهسته
آرام، دستت را بر من بگذار
و همچون روزگارت
مرا سخت مفشار
که در میان انگشتانت در هم میشکنم
بیش از این نزدیک میا
بیش از این دور مرو
همانجا که هستی
خفته باشی آرام
که بالین تو
یکی از دریچههای دل من است....
آرام، دستت را بر من بگذار
و همچون روزگارت
مرا سخت مفشار
که در میان انگشتانت در هم میشکنم
بیش از این نزدیک میا
بیش از این دور مرو
همانجا که هستی
خفته باشی آرام
که بالین تو
یکی از دریچههای دل من است....
۶.۶k
۱۰ آبان ۱۴۰۱