تکپارتی استری کیدز وقتی تودوستت عضو ۱۰ هستید
تو دوستت یوجان تازه به گروه اومده بودید البته اعضا هم ازتون استقبال خوبی کردن همه اعضا مخصوصا باتو خیلی صمیمی تر ازتون چیزی که فکر میکردی بودن یوجان میخواست بره بار اما تو نمیذاشتی اون سنش کم بود اون ۱۶ سالش بود ممکن بود بلای بدی سرش بیاد خب حقم داشتی ولی وقتی تو رفتی بیرون یوجان هم ازفرصت استفاده کرد وبا دوست پسرش یعنی تهیونگ به بار رفتن چند ساعتی میگذشت وخیلی عصبی بودی الان ساعت تقریبا ۵ صبح بود تا اینکه:
هیون:ات برو بخواب
ات:هه چجوری بخوابم هاااا یوجان معلوم نیست کدوم گوریهههههههه
سونگمین:هیون ات حق داره الان ساعت ۵ صبحه
هان: پس.. ماهم بیدار میمونم
اعضا:هوم ارع
اعضا سعی داشتن ارومت کنن اما نمی شد با اسرارت اعضا رفتن بخوابن ۴۰ دقیق بعد در خونه بازشد
ات: یوجان (عصبی) سعی داشتی خودتو کنترل کنی اما با اینکه ساعت ۷ صبح هس تحمل نداشتی ......
یوجان: عا ات نخوابیدی چرا (,به شدت مست)
ات: ...... چون به شدت عصبیم
.....کدوم گورستونییییییی بودییییی هاااا ........با صدات اعضا بیدار شدن
سونگمین: عع یوجان
بنگچان:ات آروم باش جان مادرت
ات: دختره هرزه زیر خواب بهت گفتم نرو بااین سنت جای تو بار. نیس حالا بدون من میری ارههههههههه معلومه که دختره جندهههه این کارو میکنه اگر بهت تجا..وز میشد چه غلطی میکردممممممم هاااااااااا جوابببب مادرتو چی میدامممممم
یوجان: ه. هق .هقققق (بدبخت مستیش پرید)
ات:حرف بزنننننننننننننن چرالالیییییییی هایییییییییی
هان:اوه زیادی داری پیش میری ات
ات: دارممممم زیاد پیش میرممممم جالبههههههههه
هان،:گوه خوردم
با دادی که زدی :
ات: (دست یوجان رو گرفتی بردی تو حموم لباساشو درآوردی واب سردو باز کردی انداختیش تو آب )
یوجان:هقثقق هققققققق .....ا اتت سردمه هق
ات: همینجوری میمونی
یوجان:ات هق ب.بخشید
ات: باشه ولی باید با تهیونگ قطع رابطه کنی
یوجان: ب باشه
ومنتظر پارت دو باشید
هیون:ات برو بخواب
ات:هه چجوری بخوابم هاااا یوجان معلوم نیست کدوم گوریهههههههه
سونگمین:هیون ات حق داره الان ساعت ۵ صبحه
هان: پس.. ماهم بیدار میمونم
اعضا:هوم ارع
اعضا سعی داشتن ارومت کنن اما نمی شد با اسرارت اعضا رفتن بخوابن ۴۰ دقیق بعد در خونه بازشد
ات: یوجان (عصبی) سعی داشتی خودتو کنترل کنی اما با اینکه ساعت ۷ صبح هس تحمل نداشتی ......
یوجان: عا ات نخوابیدی چرا (,به شدت مست)
ات: ...... چون به شدت عصبیم
.....کدوم گورستونییییییی بودییییی هاااا ........با صدات اعضا بیدار شدن
سونگمین: عع یوجان
بنگچان:ات آروم باش جان مادرت
ات: دختره هرزه زیر خواب بهت گفتم نرو بااین سنت جای تو بار. نیس حالا بدون من میری ارههههههههه معلومه که دختره جندهههه این کارو میکنه اگر بهت تجا..وز میشد چه غلطی میکردممممممم هاااااااااا جوابببب مادرتو چی میدامممممم
یوجان: ه. هق .هقققق (بدبخت مستیش پرید)
ات:حرف بزنننننننننننننن چرالالیییییییی هایییییییییی
هان:اوه زیادی داری پیش میری ات
ات: دارممممم زیاد پیش میرممممم جالبههههههههه
هان،:گوه خوردم
با دادی که زدی :
ات: (دست یوجان رو گرفتی بردی تو حموم لباساشو درآوردی واب سردو باز کردی انداختیش تو آب )
یوجان:هقثقق هققققققق .....ا اتت سردمه هق
ات: همینجوری میمونی
یوجان:ات هق ب.بخشید
ات: باشه ولی باید با تهیونگ قطع رابطه کنی
یوجان: ب باشه
ومنتظر پارت دو باشید
- ۴.۰k
- ۱۷ بهمن ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط