ای بنازم گل لب مرمر دندان تورا

ای بنازم گل لب مرمر دندان تورا
باغ صد رنگ،ندارد لب خندان تورا
می و میخانه کجا،حال نگاه تو کجا
که ندارد بشری حالت چشمان تورا
لب به دندان گزم از حسرت یک بوسه ی گرم
چون به لبخند ببینم لب و دندان تورا
شعردروصف سر زلف تو عاجز ماند
به چه مانند کنم موی پریشان تورا
دست نقاش،به خون رنگ زندچشم هنر
تامگر نقش کند،سایه ی مژگان تورا
روزو شب گل بدرآید زدل چشمه ی آب
گر درآغوش بگیرد تن عریان تورا
آشکاراست زچشمان سیاهت تب عشق
هرنگه فاش کند آتش پنهان تورا
عشق تو شعر مرا دردهن عام انداخت
گل درآغوش کشدمرغ غزلخوان تورا
دیدگاه ها (۰)

پسر که گریه نمی‌کنه...واقعا این جمله‌‌‌ی بی‌معنی از کجا آمده...

#حرف حساب

یکی از دستاوردهای دولت دروغ از آب درآمد👈این رو ما نمیگیم، خو...

هشدار قرمز برای وضعیت بنزینما از این هشدارها خاطرات خوبی ندا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط