بعضی وقت ها آدم ها الماسی تو دست دارن بعد چشمشون به یک گ

بعضی وقت ها آدم ها الماسی تو دست دارن، بعد چشمشون به یک گردو می افته،
خم میشن تا گردو رو بردارن، یهو الماسه می افته رو شیب زمین، قل میخوره و تو عمق چاهی فرو میره، میدونی چی می مونه؟

یک آدم دهن باز
یک گردوی پوک،
و یک دنیا حسرت…

مواظب الماسهای زندگیمون باشیم، شاید به دلیل اینکه صاحبش هستیم و بودنش برامون عادی شده، ارزش اونها رو از یاد بردیم…
دیدگاه ها (۱)

به چشم کسی جز خودم نیا!این روزهاهیچکس جز توبه چشمم نمی‌آید،ب...

تو زیبا بمانو بگذار با دیدنتهر رهگذر نا امیدیلبخند بزند ،رو ...

ﯾﺎﺩﻣﺎﻥ ﺑﺎﺷﺪ:ﺍﮔﺮ ﺯﻧﯽ ﺑﺎ ﮐﻔﺶ ﭘﺎﺷﻨﻪ ﺑﻠﻨﺪ ﺑﺮﺍﯼ ﭘﯿﺎﺩﻩ ﺭﻭﯼ ﺁﻣﺪ ﺑﻪ ...

حس حضور تو در ذهنم ...جهانم را بهشتی ...رویایی میکند ...مرا ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط