گوش سپردم به ویسات مرور کردم چتامون و اونم ساعت و ...

گوش سپردم به ویسات ، مرور کردم چتامون و ، اونم ساعت ٣ و نیم صبح!
هی فکر کردم بهت...
به تو به روزای خوبمون و همه‌ی اولین بارهایی که قشنگ بودن ؛
همه‌چی سرجاش بود بجز یچیز...
من بودم و تو نبودی اما صدات بود!
صدبار پلی کردم هرکدومشو...
من بودم و تو نبودی اما حرفای قشنگت بود!
یادم اومد همه‌ی چیزای مشترکی که دوس داشتیم و...
من بودم و تو نبودی اما آهنگامون بود!
لبخند زدم و بغض به گلوم ناخونک زد...
من بودم و تو نبودی اما ردپای قهرکردنات بود!
آسمونِ ابری تصمیم گرفت بباره باز...
من بودم و تو نبودی اما ترسیدنت از رعد و برق بود!
بارون گرفت و قطره‌هاش مثل اشکای من نازل شد...
من بودم و تو نبودی اما خاطره‌ی وقتایی که برای گریه کردنم دعوام میکردی بود!
بارون بند اومد و هوا صاف شد...
من بودم و تو نبودی ولی ماهی که نگاه کردن بهش و دوس داشتیم تو آسمون بود!
فکر کردم به دوری و رفتنت...
من بودم و تو نبودی و غمت بود!
یادم افتاد هیچ‌وقت محکم بغلت نکردم...
من بودم و تو نبودی و خیالت بود!
دلم خواست مثل روز اولی که دیدمت دستات و محکم بگیرم که نتونی بزاری بری...
دستای من بود و دستای تو نبود اما دلتنگی بود!
آره دلتنگی بود ؛ زیادم بود :))💔

#کاف_علیزاده
- بیست‌و‌ششم‌خرداد‌هزاروچهارصدودو

- من کجا ، شعر کجا ، دستِ توی دور کجا؟
حسرتی هست به دل ، تا به ابد خواهد ماند!
زده باران به دلم ، چشم پر از سیل شده
دل دریا اما ، عاشقِ تو خواهد ماند
هرشب این خاطره‌ها کنج دلم سنجاق‌اند
خلاء بودنِ تو تا به همیشه به سرم خواهد ماند
رفته‌ای! ، بار سفر بستی و ترکم کردی
ردِپای تو در این شهرِ پر از شعر ولی خواهد ماند
من همانم که برایت غزلی بافته‌ام
حسرت خواندنش اما به دلم خواهد ماند :)

(شعرشم برای خودمه)

پ.ن : پیج پر از پرسپولیس و سیامک شده بود ، گفتم یه پست دلی داشته باشیم که از اون جو دربیاد🙃
دیدگاه ها (۱۵)

من نمیتونم از نگاه کردن بهت دست بردارم ، چون گاهی حس میکنم ت...

پایانِ ماجرای دل و عشق روشن استای قایقِ شکسته ، به دریا خوش ...

شهریار یجا میگه: چه در چشمِ تو بود؟که چنین شیفته‌ی سِحر و فس...

"همیشه آخرش قشنگه❤️🏆" مبارک هممون بچها😂😭♥️ بیشتر از این واقع...

سلام چطورین ✨🌷دلم براتون تنگ شده بود😭✨امتحاناتون شروع شدن یا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط