گیرم که بی دلیل دلت را شکسته ام
گیرم که بیدلیل دلت را شکسته ام
اما به غیر تو به کسی دل نبستهام
زنجیر عقل راہ مرا بر تو بسته بود
این بند را به شوقِ تو از پا گسستهام
در غربتی ڪہ عشق برایم رقم زدهست
یک عمر با خیال تو تنها نشستهام
دریا ندیدهام که به این تنگ قانعم
از زندگی گذشته و از خویش خستهام
چون سرو دل بریدهام از چارفصل باغ
دلخوش به آسمانم و از خاک رستهام
اما به غیر تو به کسی دل نبستهام
زنجیر عقل راہ مرا بر تو بسته بود
این بند را به شوقِ تو از پا گسستهام
در غربتی ڪہ عشق برایم رقم زدهست
یک عمر با خیال تو تنها نشستهام
دریا ندیدهام که به این تنگ قانعم
از زندگی گذشته و از خویش خستهام
چون سرو دل بریدهام از چارفصل باغ
دلخوش به آسمانم و از خاک رستهام
۷۲۳
۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.