همیشه عمیق ترین زخم را از کسانی می خوریم که نه ما را می خ
همیشه عمیق ترین زخم را از کسانی می خوریم که نه ما را میخواهند، نه دیگران را با ما!
همانهایی که میفهمند فراموششان کردهایم؛ تشنه تر میشوند به تداعی و باز میگردند، عطرشان را در حال و هوای خوبِ آدم میپیچند، دلِ آدم را به بودنشان گرم میکنند، چشم بر هم میزنی و نیستند!
باز هم تو مانده ای و یک کلافگی تکراری و حالی که خوب نیست و راهِ بارها رفته ای که در آغازِ آن ایستاده ای...
باید فاصله گرفت؛ از آدمهایی که تو را در چرخه ی دردناکِ خواستن و فراموش کردنشان نگه میدارند، آنها که رفتن را بلد نیستند، اما نبودن را چرا...
آن ها که برمیگردند، نه اینکه دوستت داشته باشند، بر میگردند چون از فراموش شدن میترسند.
تمام آدم ها از فراموش شدن میترسند،
تمامِ آدم ها...
.
همانهایی که میفهمند فراموششان کردهایم؛ تشنه تر میشوند به تداعی و باز میگردند، عطرشان را در حال و هوای خوبِ آدم میپیچند، دلِ آدم را به بودنشان گرم میکنند، چشم بر هم میزنی و نیستند!
باز هم تو مانده ای و یک کلافگی تکراری و حالی که خوب نیست و راهِ بارها رفته ای که در آغازِ آن ایستاده ای...
باید فاصله گرفت؛ از آدمهایی که تو را در چرخه ی دردناکِ خواستن و فراموش کردنشان نگه میدارند، آنها که رفتن را بلد نیستند، اما نبودن را چرا...
آن ها که برمیگردند، نه اینکه دوستت داشته باشند، بر میگردند چون از فراموش شدن میترسند.
تمام آدم ها از فراموش شدن میترسند،
تمامِ آدم ها...
.
۳.۹k
۰۵ اسفند ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.