≀ ⁺⎚ چت روم اکسو🧋🥯
≀ ⁺⎚ #چت_روم_اکسو🧋🥯
این داستان : طرز خوانداری صحیح کلمات!🐈⬛️🍓
سوهو بکهیون را تگ میکند*
سوهو: پسرم امتحان چطور بود؟خوب دادی؟🐰
بکهیون: عالی دادم ننه سوهو!خیلی راحت بود.🐶
چانیول شتابان میآید*
چانیول: چی چیو عالی دادی؟🐯
بکهیون: امتحان چنیری...امتحانننن🐶
چانیول: اهان...منم امروز امتحان داشتم نمره از صد بود فکر کنم یه نودی اینا بگیرم🐯
کای: نود بگیری؟میخوای از استادات عکس نود بگیری؟🐻
سهون: یهت به ماهم نشونشون بده چانیول🐥
چانیول: منظورم 90 بود...🐯
چانیول: بعد جالبش اینجاست منو لوهان یجا نشسته بودیم خب...🐯
لوهان ظاهر میشود*
لوهان: اگه بگی چه اتفاقی سر جلسهی امتحان افتاد خشتکتو میکشم بالای سرت!🐱
کریس: نه بذار بگه ببینم چه غلطی کردین سر جلسهی امتحان🐺
چانیول: ها میگفتم...برگه رو نشونم داد بعدش خیلی آروم بهم میگه ″چانیول چانیول تُخمین این چند میشه″🐯
اعضا: .....
اعضا از خنده جر میخورن*
چانیول: یعنی از خنده پاره شدم سر جلسهی امتحان🐯
تائو: مگه تُخمین نبود کلا؟🦇
لوهان به طور عجیبی غیب میشود*
کریس: سوهو را تگ میکند* بیا این مغز متفکر هارو جمع کن از گپ🐺
چانیول: نخیر تائوی خنگول...اون تِخمین بود🐯
کریس: .....🐺
سوهو: ......🐰
بقیه: .......
دیاو: تَخمین دوستان تَخمین...🐧
چانیول: هر هر به خودتون بخندین.اصلا دیاو خودش...🐯
بکهیون درحالی که از شدت خنده بزور تایپ میکند*: ها...دیاو خودش چی؟😂🐶
چانیول: یبار تو کلاس به گَوَزن گفت گُوزَن🐯
دی او لفت ده گروپ اند بلاک چانیول*
اعضا از خنده میپاچن رو دیوار*
چانیول: بعد یادمه یبارم سوهو به مُسَکِن گفت مَسکَن🐯
سوهو: .....🐰
سوهو: چانیول بخدا ببینمت پارهای.کاش شیرت نمیدادم میموندی تو پوشک از شدت عرق سوز شدنت میمردی🐰
چانیول: ننه سوهو جان جالبش اینجاست من خودمم بچه بودم ولی یادمه،یواشکی دفتر خاطراتتو داشتم میخوندم و دیدم یجا نوشته بودی ″سبر میکنم...میدونم که کریس میاد با من ازدواج میکنه″🐯
شیومین: مگه اینطوری نوشته نمیشد ثبر؟🐈
سوهو: ....🐰
چن: لعنت به معلم و آموزش پرورشی که به اینا درس داده.....🦕
*اعضا به قهقهرا میروند-
‹ ─────•⋅ 𐚤 ⋅•───── ›
این داستان : طرز خوانداری صحیح کلمات!🐈⬛️🍓
سوهو بکهیون را تگ میکند*
سوهو: پسرم امتحان چطور بود؟خوب دادی؟🐰
بکهیون: عالی دادم ننه سوهو!خیلی راحت بود.🐶
چانیول شتابان میآید*
چانیول: چی چیو عالی دادی؟🐯
بکهیون: امتحان چنیری...امتحانننن🐶
چانیول: اهان...منم امروز امتحان داشتم نمره از صد بود فکر کنم یه نودی اینا بگیرم🐯
کای: نود بگیری؟میخوای از استادات عکس نود بگیری؟🐻
سهون: یهت به ماهم نشونشون بده چانیول🐥
چانیول: منظورم 90 بود...🐯
چانیول: بعد جالبش اینجاست منو لوهان یجا نشسته بودیم خب...🐯
لوهان ظاهر میشود*
لوهان: اگه بگی چه اتفاقی سر جلسهی امتحان افتاد خشتکتو میکشم بالای سرت!🐱
کریس: نه بذار بگه ببینم چه غلطی کردین سر جلسهی امتحان🐺
چانیول: ها میگفتم...برگه رو نشونم داد بعدش خیلی آروم بهم میگه ″چانیول چانیول تُخمین این چند میشه″🐯
اعضا: .....
اعضا از خنده جر میخورن*
چانیول: یعنی از خنده پاره شدم سر جلسهی امتحان🐯
تائو: مگه تُخمین نبود کلا؟🦇
لوهان به طور عجیبی غیب میشود*
کریس: سوهو را تگ میکند* بیا این مغز متفکر هارو جمع کن از گپ🐺
چانیول: نخیر تائوی خنگول...اون تِخمین بود🐯
کریس: .....🐺
سوهو: ......🐰
بقیه: .......
دیاو: تَخمین دوستان تَخمین...🐧
چانیول: هر هر به خودتون بخندین.اصلا دیاو خودش...🐯
بکهیون درحالی که از شدت خنده بزور تایپ میکند*: ها...دیاو خودش چی؟😂🐶
چانیول: یبار تو کلاس به گَوَزن گفت گُوزَن🐯
دی او لفت ده گروپ اند بلاک چانیول*
اعضا از خنده میپاچن رو دیوار*
چانیول: بعد یادمه یبارم سوهو به مُسَکِن گفت مَسکَن🐯
سوهو: .....🐰
سوهو: چانیول بخدا ببینمت پارهای.کاش شیرت نمیدادم میموندی تو پوشک از شدت عرق سوز شدنت میمردی🐰
چانیول: ننه سوهو جان جالبش اینجاست من خودمم بچه بودم ولی یادمه،یواشکی دفتر خاطراتتو داشتم میخوندم و دیدم یجا نوشته بودی ″سبر میکنم...میدونم که کریس میاد با من ازدواج میکنه″🐯
شیومین: مگه اینطوری نوشته نمیشد ثبر؟🐈
سوهو: ....🐰
چن: لعنت به معلم و آموزش پرورشی که به اینا درس داده.....🦕
*اعضا به قهقهرا میروند-
‹ ─────•⋅ 𐚤 ⋅•───── ›
۹.۸k
۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.