* حکیم خردورز *
* حکیم خردورز *
امام رضا(ع) در روزگاری که امامت الهی در حد پادشاهی و ولایت عهدی تنزّل یافته بود، از عقل و خرد خویش بیش ترین بهره را برد و با تشکیل مناظرات و احتجاجات عقلانی، خردورزان را جذب خویش نمود و عده ای از آن ها را به راه اصلی و حجت ظاهری و امامت هدایت نمود.
آن حضرت در تمام عرصه های زندگی به ویژه عرصه سیاسی اش رفتاری کاملاً حکیمانه و خردورزانه داشت. پذیرش ولایت عهدی در دوران امامتش یک موضع کاملاً عاقلانه بود که توانست تمام شیطنت ها و نقشه های مأمون را خنثی کند.
نتیجه این خردورزی و تدبیر آن شد که اولاً: افرادی که حتی امام را نمی شناختند و یا بغض آن حضرت را در دل داشتند با این تدبیر حکیمانه جزو عاشقان و شیفتگان امام رضا(ع) شدند.
ثانیاً: نه تنها مأمون نتوانست معارضان و مخالفان شیعی را به خود خوش بین سازد، بلکه امام (ع) مایه امید و تقویت روحیه آنان شد و ثالثاً: نه تنها مأمون نتوانست امام(ع) را متهم به حرص بر دنیا و عشق به مقام و منصب نماید، بلکه حشمت ظاهری بر عزّت معنوی او افزود.
کوتاه سخن این که مأمون در این معامله نه تنها چیزی بدست نیاورد، بلکه بسیاری چیزها را از دست داد. این جا بود که مأمون احساس شکست و خسران کرد و در صدد برآمد که خطای فاحش خود را جبران کند که تنها راه آن شیوه توسل به قتل و نقشه بود.(17)
پی نوشت ها:ـــــــــــــــــــــــ
18. اصول کافی، کلینی، ج 1، ص486.
19. الارشاد فی معرفة حجج اللّه علی العباد، شیخ مفید، ص304.
20. عیون اخبار الرضا، شیخ صدوق، ج 2، ص 182.
21. بحار الانوار، مجلسی، ج 49، ص 100.
22. مأخذ قبل، ج 1، ص 152.
23. اصول کافی، ج 4، ص 24.
24. نهج الفصاحه، ترجمه ابوالقاسم پاینده، حدیث 1355.
25. اثباة الهداة، شیخ حرّ عاملی، ج 7، ص 446ـ 445.
26. همان، ج 6، ص 117.
27. همان، ج 6، ص 103.
28. عیون اخبار الرضا، ج 2، ص279.
29. همان، ص 196.
30. بحارالانوار، ج 17، ص 210.
31. همان، ج 49، ص49.
32. التوحید، شیخ صدوق، ص 434.
33. انوار البهیّه، محدّث قمی، ص340.
امام رضا(ع) در روزگاری که امامت الهی در حد پادشاهی و ولایت عهدی تنزّل یافته بود، از عقل و خرد خویش بیش ترین بهره را برد و با تشکیل مناظرات و احتجاجات عقلانی، خردورزان را جذب خویش نمود و عده ای از آن ها را به راه اصلی و حجت ظاهری و امامت هدایت نمود.
آن حضرت در تمام عرصه های زندگی به ویژه عرصه سیاسی اش رفتاری کاملاً حکیمانه و خردورزانه داشت. پذیرش ولایت عهدی در دوران امامتش یک موضع کاملاً عاقلانه بود که توانست تمام شیطنت ها و نقشه های مأمون را خنثی کند.
نتیجه این خردورزی و تدبیر آن شد که اولاً: افرادی که حتی امام را نمی شناختند و یا بغض آن حضرت را در دل داشتند با این تدبیر حکیمانه جزو عاشقان و شیفتگان امام رضا(ع) شدند.
ثانیاً: نه تنها مأمون نتوانست معارضان و مخالفان شیعی را به خود خوش بین سازد، بلکه امام (ع) مایه امید و تقویت روحیه آنان شد و ثالثاً: نه تنها مأمون نتوانست امام(ع) را متهم به حرص بر دنیا و عشق به مقام و منصب نماید، بلکه حشمت ظاهری بر عزّت معنوی او افزود.
کوتاه سخن این که مأمون در این معامله نه تنها چیزی بدست نیاورد، بلکه بسیاری چیزها را از دست داد. این جا بود که مأمون احساس شکست و خسران کرد و در صدد برآمد که خطای فاحش خود را جبران کند که تنها راه آن شیوه توسل به قتل و نقشه بود.(17)
پی نوشت ها:ـــــــــــــــــــــــ
18. اصول کافی، کلینی، ج 1، ص486.
19. الارشاد فی معرفة حجج اللّه علی العباد، شیخ مفید، ص304.
20. عیون اخبار الرضا، شیخ صدوق، ج 2، ص 182.
21. بحار الانوار، مجلسی، ج 49، ص 100.
22. مأخذ قبل، ج 1، ص 152.
23. اصول کافی، ج 4، ص 24.
24. نهج الفصاحه، ترجمه ابوالقاسم پاینده، حدیث 1355.
25. اثباة الهداة، شیخ حرّ عاملی، ج 7، ص 446ـ 445.
26. همان، ج 6، ص 117.
27. همان، ج 6، ص 103.
28. عیون اخبار الرضا، ج 2، ص279.
29. همان، ص 196.
30. بحارالانوار، ج 17، ص 210.
31. همان، ج 49، ص49.
32. التوحید، شیخ صدوق، ص 434.
33. انوار البهیّه، محدّث قمی، ص340.
۶.۹k
۱۱ خرداد ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.