شده هرشب به عزای دل خود بنشینی

شده هرشب به عزایِ دل خود بنشینی؟
خسته از سوز صدای دل خود بنشینی؟

یک اتاقی پر از دود نشان از درد است
تکیه بر چوب عصای دل خود بنشینی

می شود ثانیه یک سال و شاید قرنی
چشم بر راه دوای دل خود بنشینی

از خیالت به سرم دور تسلسل زده ام
درد دارد که به پای دل خود بنشینی

آسمان می شود آوار سرت تنهایی
با اگر ها و چرای دل خود بنشینی
سرگشته
#سهراب_عرب_زاده
دیدگاه ها (۱)

#سهراب_عرب_زاده

آن چه را با من نباید هی نبودت می کندبا پریشانی دلم شعر و سرو...

عشق اول چون نهد دلدار کجتا ثریا می رود احساس کج#سهراب_عرب_زا...

استخوان سینه ام را طعمه ی سگ ها کنیدتا غذای با وفایان با وفا...

صحنه پارت دهم

#طلوعِ‌چشمهایت...به خیالم می‌روی و از یاد خواهم برد نگاه ملی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط