کمترین تصویر از یک زندگانی

کمترین تصویر از یک زندگانی
آب، نان، آواز!
ور فزون‌تر خواهی از آن
گاهگه پرواز
ور فزون‌تر خواهی از آن شادی آغاز
ور فزون‌تر بازهم خواهی...
بگویم باز؟
آنچنان بر ما به نان و آب،
اینجا تنگ‌سالی شد
که کس در فکر آوازی نخواهد بود
وقتی آوازی نباشد
شوق پروازی نخواهد بود

#شفیعی‌_کدکنی

✦ ✦
دیدگاه ها (۰)

از دست هایِ گرمِ تو سخن ها خواهم گفت ،غمِ نان اگر بگذارد...#...

در دلم شاعریهمچو شمع شعله می کشدپروانه ی نارنجی منهر قطره که...

چون تو را می نگرممثل این است که از پنجره‌ایتک درختم را...سرش...

شب همیشه به تمامی شب نیستچرا که من می‌گویمچرا که من می‌دانمک...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط