سناریو بعد مدت ها
سناریو بعد مدت ها
وقتی ساعت ۲ نصف شب میای خونه
جین:بیا قربونت برم کجا بودی بیا غذا بخور
ا.ت:بهتر از تو مگه هستتتت
*و بعد یه لبخند شیطانی
چون تو غذاش تحریک کننده ریخته بود
جیهوپ:خب خب خانوما کجا بودن
نامجون*:درحال کتاب خوندن
ا.ت:سلام نمیکنی
نامجون:کدوم گورستونی بودی هان*داد*
یونگی:*در خواب به سر میبرند
ا.ت:هووووی پااااشوووو*با داد
یونگی:گمشو بیت بخواب فردا به حسابت میرسم
ا.ت: جیبیخ غلط کردم
جیمین:*خیلی کیوت*خانومی کدوم گورستونی بودی
ا.ت:آخه از دست تو چرا انقدر کیوت
جیمین:خب نوبت اینه که جوجه تبدیل شه به ددی وحشی ا.ت
ا.ت:هن
جیمین:نفمیدی
*و لباسشو در آورد و افتاد دنبالش تا بگیرتش و در آخر در اتاق گیرش میندازه و به حسابش میرسه*وات آدم میشود
تهیونگ:ا.ت کجا بودی یونتانم نگرانت بود
ا.ت:ببخشید عشقم
تهیونگ:نمیبخشم اتاق زود
ا.ت:چرا
تهیونگ:چون ددیت میخاد
جونگ کوک:ات بدووو تخت
ات:سلام نیست
کوک:حرفم نیست تخت
ا.ت:اخخ باشه
جونگ کوک روی تخت:خب شب رو با کی به سر میبردید
ا.ت:هیشکی به خدا هیشکی
کوک:پس چرا دیر کردی
ل.ت:خبب
کوک:خب نداره توضیح یا ددی
ا.ت:توضیح داد
*و بازم تنبیه شد*
وقتی ساعت ۲ نصف شب میای خونه
جین:بیا قربونت برم کجا بودی بیا غذا بخور
ا.ت:بهتر از تو مگه هستتتت
*و بعد یه لبخند شیطانی
چون تو غذاش تحریک کننده ریخته بود
جیهوپ:خب خب خانوما کجا بودن
نامجون*:درحال کتاب خوندن
ا.ت:سلام نمیکنی
نامجون:کدوم گورستونی بودی هان*داد*
یونگی:*در خواب به سر میبرند
ا.ت:هووووی پااااشوووو*با داد
یونگی:گمشو بیت بخواب فردا به حسابت میرسم
ا.ت: جیبیخ غلط کردم
جیمین:*خیلی کیوت*خانومی کدوم گورستونی بودی
ا.ت:آخه از دست تو چرا انقدر کیوت
جیمین:خب نوبت اینه که جوجه تبدیل شه به ددی وحشی ا.ت
ا.ت:هن
جیمین:نفمیدی
*و لباسشو در آورد و افتاد دنبالش تا بگیرتش و در آخر در اتاق گیرش میندازه و به حسابش میرسه*وات آدم میشود
تهیونگ:ا.ت کجا بودی یونتانم نگرانت بود
ا.ت:ببخشید عشقم
تهیونگ:نمیبخشم اتاق زود
ا.ت:چرا
تهیونگ:چون ددیت میخاد
جونگ کوک:ات بدووو تخت
ات:سلام نیست
کوک:حرفم نیست تخت
ا.ت:اخخ باشه
جونگ کوک روی تخت:خب شب رو با کی به سر میبردید
ا.ت:هیشکی به خدا هیشکی
کوک:پس چرا دیر کردی
ل.ت:خبب
کوک:خب نداره توضیح یا ددی
ا.ت:توضیح داد
*و بازم تنبیه شد*
۶.۵k
۲۵ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.