تفسیر قرآن
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم
هر روز آیاتی از قرآن کریم را با تأمل و دقت مطالعه کنیم.
فَاقْرَؤُوا مَا تَيَسَّرَ مِنَ الْقُرْآنِ
ترجمه و تفسیر آیه به آيه سوره طور
آیات 44 تا 46
أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ
وَ إِنْ يَرَوْا كِسْفاً مِنَ السَّمٰاءِ سٰاقِطاً يَقُولُوا سَحٰابٌ مَرْكُومٌ (٤٤)
و اگر پاره سنگى در حال سقوط از آسمان ببينند [فكر نمى كنند عذاب است، بلكه چنان بر انكار حق اصرار دارند كه] مى گويند: ابرى متراكم است!
فَذَرْهُمْ حَتّٰى يُلاٰقُوا يَوْمَهُمُ الَّذِي فِيهِ يُصْعَقُونَ (٤٥)
[اكنون كه با هيچ دليلى هدايت نمى شوند] پس آنان را واگذار تا آن روزشان را كه در آن هلاك مى شوند، ببينند
يَوْمَ لاٰ يُغْنِي عَنْهُمْ كَيْدُهُمْ شَيْئاً وَ لاٰ هُمْ يُنْصَرُونَ (٤٦)
روزى كه نيرنگشان چيزى از عذاب را از آنان دفع نمى كند و يارى هم نخواهند شد
نکته ها:
«كِسف» به معناى قطعه است و مقصود از آن در اين جا، فرود قطعه سنگ از آسمان به عنوان عذاب الهى است. «مَركوم» به معناى متراكم و «يُصعقون» به معناى هلاكت و بيهوشى است كه در اثر صاعقه ى عذاب پديد آيد. اين كلمه در قالب مجهول آمده كه نشانه اضطرار و ناچارى است.
اشخاص لجوج هر دم بهانه اى مى آورند. آنها از پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله درخواست سقوط قطعه اى از آسمان را داشتند، «فاسقط علينا كسفا...»(35) ولى اگر درخواست آنان عملى شود، باز مى گويند: اين ابرى است متراكم. «و ان يروا... يقولوا سحاب مركوم»
امر به معروف و نهى از منكر، مراحل و محدوديّت هايى دارد، گاهى تذكر لازم است و گاهى اعراض و ترك. در آيه 29 خوانديم: «فذكّر» يعنى به مردم تذكّر بده! ولى در اينجا مى خوانيم: «فذرهم» يعنى آنان را به حال خود رها كن، زيرا ديگر ارشاد تأثيرى ندارد.
-----
35) شعراء، 187.
بر گرفته از پایگاه جامع قرآنی نور
و کتاب الکترونیکی تفسير نور مرکز اطلاع رسانی غدیر
هر روز آیاتی از قرآن کریم را با تأمل و دقت مطالعه کنیم.
فَاقْرَؤُوا مَا تَيَسَّرَ مِنَ الْقُرْآنِ
ترجمه و تفسیر آیه به آيه سوره طور
آیات 44 تا 46
أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ
وَ إِنْ يَرَوْا كِسْفاً مِنَ السَّمٰاءِ سٰاقِطاً يَقُولُوا سَحٰابٌ مَرْكُومٌ (٤٤)
و اگر پاره سنگى در حال سقوط از آسمان ببينند [فكر نمى كنند عذاب است، بلكه چنان بر انكار حق اصرار دارند كه] مى گويند: ابرى متراكم است!
فَذَرْهُمْ حَتّٰى يُلاٰقُوا يَوْمَهُمُ الَّذِي فِيهِ يُصْعَقُونَ (٤٥)
[اكنون كه با هيچ دليلى هدايت نمى شوند] پس آنان را واگذار تا آن روزشان را كه در آن هلاك مى شوند، ببينند
يَوْمَ لاٰ يُغْنِي عَنْهُمْ كَيْدُهُمْ شَيْئاً وَ لاٰ هُمْ يُنْصَرُونَ (٤٦)
روزى كه نيرنگشان چيزى از عذاب را از آنان دفع نمى كند و يارى هم نخواهند شد
نکته ها:
«كِسف» به معناى قطعه است و مقصود از آن در اين جا، فرود قطعه سنگ از آسمان به عنوان عذاب الهى است. «مَركوم» به معناى متراكم و «يُصعقون» به معناى هلاكت و بيهوشى است كه در اثر صاعقه ى عذاب پديد آيد. اين كلمه در قالب مجهول آمده كه نشانه اضطرار و ناچارى است.
اشخاص لجوج هر دم بهانه اى مى آورند. آنها از پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله درخواست سقوط قطعه اى از آسمان را داشتند، «فاسقط علينا كسفا...»(35) ولى اگر درخواست آنان عملى شود، باز مى گويند: اين ابرى است متراكم. «و ان يروا... يقولوا سحاب مركوم»
امر به معروف و نهى از منكر، مراحل و محدوديّت هايى دارد، گاهى تذكر لازم است و گاهى اعراض و ترك. در آيه 29 خوانديم: «فذكّر» يعنى به مردم تذكّر بده! ولى در اينجا مى خوانيم: «فذرهم» يعنى آنان را به حال خود رها كن، زيرا ديگر ارشاد تأثيرى ندارد.
-----
35) شعراء، 187.
بر گرفته از پایگاه جامع قرآنی نور
و کتاب الکترونیکی تفسير نور مرکز اطلاع رسانی غدیر
- ۱.۱k
- ۲۷ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط