ازکجامعلوم

#از_کجا_معلوم؟!

روزی اسب پیرمردی فرار کرد، مردم گفتند: چقدر بدشانسی!
پیرمرد گفت: از کجا معلوم!

فردا اسب پیرمرد با چند اسب وحشی برگشت.
مردم گفتند: چقدر خوش شانسی!
پیرمرد گفت: از کجا معلوم!

پسر پیرمرد از روی یکی از اسبها افتاد و پایش شکست.
مردم گفتند: چقدر بدشانسی!
پیرمرد گفت: از کجا معلوم!

فرداش از شهر آمدند و تمام مردهای جوان را به جنگ بردند به جز پسر پیرمرد که پایش شکسته بود.
مردم گفتند: چقدر خوش شانسی!
پیرمرد گفت: از کجا معلوم!

زندگی پر از خوش شانسی ها و بدشانسی های ظاهری است، شاید بدترین بدشانسی های امروزتان مقدمه خوش شانسی های فردایتان باشد.
از کجا معلوم؟!
دیدگاه ها (۸)

خدا کند که به حقِ نزول سوره یِ عشقتمام عاشق و معشوق ها به هم...

به آدم #مظلوم میگن پخمه، به صبور میگن بی بخار، به مهربون میگ...

#ﺷﻜﺮﮔﺰﺍﺭ_باشﻳﻪ ﻓﻠﺞ ﻗﻄﻊ ﻧﺨﺎﻋﻰ ﺍﺯ ﺧﻮﺍﺏ ﻛﻪ ﺑﻴﺪﺍﺭ ﺑﺸﻪ، ﻣﻨﺘﻈﺮﻩ ﻳﻜ...

کافه‌گردی با تو در دی ‌ماه می‌چسبد عجیب ...گور بابای همه است...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط