قهوه تلخ(پارت ²)
(راستی بچه ها خانواده ا.ت اشراف زاده هستن و اصالتا اینگیلیسی هستن ولی برای مدتی اومدن کره)
لباس پرنسسی مو پوشیدم و و همراه ندیمه به طرف اتاق رقص دودیم که با حرف مادرم سر جام میخکوب شدم
(علامت:مادر ا.ت با # ا.ت با +)
#یک اشراف زاده و پرنسس اینده انگلیس باید به قانون های اشرافی توجه داشته باشه!
+اماا مادرررر،من نمیتونممم
#چرا میتونی،از همین الان باید مو به مو مثل اشراف زاده ها کاراتو انجام بدی اوکی؟چون تو خودت اشراف زاده ای
+چشم
دوباره ب راهم ادامه دادم البته با قدم های اهسته
ندیمه:بانو.. شما باید بعد از این همه تمرین، با مستر جانگ کوک پادشاه اینده کره جنوبی برقصید تا هفته بعدی برای تاج گذاری به انگلیس که رفتیم تسلط کامل داشته باشید.
+اها اوک
در رو برام باز کردن و وارد شدم،یه اقای جذاب نشتسته بود
_بانو ا.ت،خوشحالم از دیدنتون(تعظیم)
+خوشبختم مستر جونگ کوک(تعظیم)
_افتخار میدید؟
+او..بله حتما(خنده دندون نما)
بعد از رقص
(ا.ت ویو)
وایییی قلبم داشت از جا کنده میشد
فکنم عاشقش شدمممم
از سالن رقص بیرون اومدم و رفتم لباسمو عوض کردم و به طرف اشپزخانه بزرگ عمارت قدم برداشتم
بوی عصرونه می اومد،رفتم و یک پنکیک گرفتم و خوردم که
#ناخونک زدن به غذا کار اشرافی ها نیست!
+بله،معذرت میخوام
#حالا بیا سر میز عصرانه تا ندیمه ها عصرونه رو بیارن دخترم.
+چشم..مادر
رفتم سر میز صبحانه و بعد از ۲ مین عصرونه سر میز بود
شروع به خوردن کردم که با دیدن ساعت غذا پرید تو گلوم
#دخترم چیشد؟؟؟
+وایی نیم ساعت دیگه باید برم تی ار ایکس!!!
#اروم باش،حالا برو
+چ..چ.چشم
لباس مخصوصمو بردم و رفتم بیرون،بادیگارد ها در ماشینو واسم باز کردن و نشستم،یکم گذشت دیدم توی خرابه هستیم،کم کم داشتم شک میکردم که
سیاهی مطلق
بچه ها چرا درک نمی کنید،منم درس دارم کار دارم،اما شما اصلا حمایت نمی کنید تازه فعالیت هم نکنم انفالو میکنین
برای پارت بعد ۳ لایک ۳ کامنت و ۳ فالو
لباس پرنسسی مو پوشیدم و و همراه ندیمه به طرف اتاق رقص دودیم که با حرف مادرم سر جام میخکوب شدم
(علامت:مادر ا.ت با # ا.ت با +)
#یک اشراف زاده و پرنسس اینده انگلیس باید به قانون های اشرافی توجه داشته باشه!
+اماا مادرررر،من نمیتونممم
#چرا میتونی،از همین الان باید مو به مو مثل اشراف زاده ها کاراتو انجام بدی اوکی؟چون تو خودت اشراف زاده ای
+چشم
دوباره ب راهم ادامه دادم البته با قدم های اهسته
ندیمه:بانو.. شما باید بعد از این همه تمرین، با مستر جانگ کوک پادشاه اینده کره جنوبی برقصید تا هفته بعدی برای تاج گذاری به انگلیس که رفتیم تسلط کامل داشته باشید.
+اها اوک
در رو برام باز کردن و وارد شدم،یه اقای جذاب نشتسته بود
_بانو ا.ت،خوشحالم از دیدنتون(تعظیم)
+خوشبختم مستر جونگ کوک(تعظیم)
_افتخار میدید؟
+او..بله حتما(خنده دندون نما)
بعد از رقص
(ا.ت ویو)
وایییی قلبم داشت از جا کنده میشد
فکنم عاشقش شدمممم
از سالن رقص بیرون اومدم و رفتم لباسمو عوض کردم و به طرف اشپزخانه بزرگ عمارت قدم برداشتم
بوی عصرونه می اومد،رفتم و یک پنکیک گرفتم و خوردم که
#ناخونک زدن به غذا کار اشرافی ها نیست!
+بله،معذرت میخوام
#حالا بیا سر میز عصرانه تا ندیمه ها عصرونه رو بیارن دخترم.
+چشم..مادر
رفتم سر میز صبحانه و بعد از ۲ مین عصرونه سر میز بود
شروع به خوردن کردم که با دیدن ساعت غذا پرید تو گلوم
#دخترم چیشد؟؟؟
+وایی نیم ساعت دیگه باید برم تی ار ایکس!!!
#اروم باش،حالا برو
+چ..چ.چشم
لباس مخصوصمو بردم و رفتم بیرون،بادیگارد ها در ماشینو واسم باز کردن و نشستم،یکم گذشت دیدم توی خرابه هستیم،کم کم داشتم شک میکردم که
سیاهی مطلق
بچه ها چرا درک نمی کنید،منم درس دارم کار دارم،اما شما اصلا حمایت نمی کنید تازه فعالیت هم نکنم انفالو میکنین
برای پارت بعد ۳ لایک ۳ کامنت و ۳ فالو
۷.۵k
۲۷ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۲۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.