عابر ای عابر

عابر ای عابر!!!
جامه‌ات خیس آمد از باران.
نیست‌ات آهنگِ خفتن
یا نشستن در برِ یاران؟
ابر می‌گرید باد می‌گردد
و به زیرِ لب چنین می‌گوید عابر:
آه!!!
رفته‌اند از من همه بیگانه‌خو با من…
من به هذیانِ تبِ رؤیایِ خود دارم
گفت‌وگو با یارِ دیگرسان
کاین عطش جز با تلاشِ بوسه‌یِ خونینِ او درمان نمی‌گیرد...

#احمد_شاملو
دیدگاه ها (۱)

استوری#ویسگون

جانم_یارسول_الله🌺امشب حبیبم را 🍂🌸حبیب الله كردند🌺قلب مرا این...

خدایا؛گاهی مرا در آغوش بگیر...وقتی در محاصرهٔ مشکلاتم و تنها...

عاشقانه

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط