مارنی : مایکی ... عاح ... ددی ... من بوس میخوام .

مارنی : مایکی ... عاح ... ددی ... من بوس میخوام .
مایکی میبوستش .
مارنی کمر بند مایکی رو باز میکنه .
مایکی : موچی کوچولوی من چقد شیطون شده .
مارنی : ////•///•////
مارنی بعد از اینکه زیپ شلوار مایکی رو باز میکنه ...
( اقا خجالتتتتتت .... من خجالت دارم میکشم )
دکمه های پیراهن مایکی رو ( خجالتتتت ) باز میکنه و شروع میکنه به لیس زدن س.....نه مایکی
حالا مایکی شده ////•///•////(یاح یاح یاح )
مایکی سر مارنی رو میگیره و میبوستش .‌ پیراهنش رو در میاره و شلوارش رو یواش یواش میکشه پایین .
( دوباره خجالتتتتتتتتتتت ) کمر مارنی میگیره و بلند میکنه و دوباره شروع میکنه خوردن س....نه های مارنی
بعد که میزارتش رو تخت ، مارنی مایکی رو روی تخت میدرازونه ( دیگه نتونستم جور دیگه‌ای توصیف کنم )
و چیز مایکی رو میگیره بین س.....نه هاش و اروم شروع به خوردنش میکنه .
مارنی : ///•//•///
مایکی : ///////////•//////•/////////// (یعنی دارم انتقام میگیرمممم )
مایکی : * ناله های مردانه * ... مامی ... تو عالی هستی
بعد از چند دقیقه مایکی سر مارنی رو میگیره و باز میبوستش ( نویسنده : خب چیکار کنم بوسیدن تنها بخش از رابطه‌ست که دوست دارم ) و پاهای ا.ت رو باز میکنه و انگشتش رو تو مارنی میکنه .
مارنی : عااااحح ... *گاز گرفت لبش* ... ددی ... *باز لبش رو گاز میگیره* ... اروم ...
مایکی : مامییی ... جلو ناله هات رو نگیر ... دلم میخواد صدات رو بشنوم ...
مارنی : ناله *
مایکی انگشتش رو در میاره و میکنه تو مارنی و مارنی ناله های بلندی میکنه . مایکی محکمتر میزنه .
مارنی : ارومتر ددی ... لطفا ارومتر
مایکی : موچی کوچولو انقد سخت نگیر ...
مارنی : ناله * چشماش رو میبنده *
بعد چند دقیقه زدن مارنی ا.ر.ضا میشه ...
و چند دقیقه بعد مایکی هم ا.ر.ضا میشه و تو مارنی خالی میکنه . مارنی گرما و دردی رو زیر شکمش احساس میکنه .
ولی دلش باز میخواست ... (ودف) مایکی از تو مارنی در اورد .
مارنی : وایستا ...
مایکی : چی ؟
مارنی بلند شو و وایستا ...
مایکی بلند میشه . و مارنی شروع به خوردن میکنه .
بعد از چند دقیقه مایکی تو دان مارنی خالی میکنه .
مایکی : توف کنی من میدونم با تو و مارنی مجبوراً قورت میده .
و مایکی و مارنی بازم همدیگه رو میبوسن ...
مایکی : دراز بکش ...
مارنی : نمیخوام ... (خیلیم دلت بخواد مردم ارزوشونه جلو مایکی دراز بکشن به تو میگه تو میگی نمیخوای ...
نچ نچ نچ نچ نچ )
مایکی : جدی * خودت خواستی
و مارنی مانند چت دراز میکشد .
مایکی : خنده * افرین موچی کوچولو حالا شد ...
پاای مارنی رو باز میکنه و شروع به خوردن اونجا (خودتون میدونید کجا) میکنه . و با انگشتش کمی هم میماله تا اینکه اون مایه سفید داغ ترشح میشه و مایکی شروع به لیس زدن میکنه .