به قلم آتیش

بهـ قلــمـِــ آتـــیـــشـــ|

سیگاری روشن میکنم

و به خاموش بودنم فکر میکنم

کـــــــــام عمیق

همراه آهی کوتاه

بیرون میدهم دودش را

کمرنگ میشود مثل خودم

نفسم میگیرد

از زندگی اجبــــــاری

استخوان هایم

به سیم کشی افتاده اند

دیگر الـ ـکـل وسیــگار هم ارضـ ـایم نمی کند

قلبم را با سنجاق قفلی به لباسم آویزان کردم

تا بدانی دیگرجایی ندارد

تمام سیگارهای دنیا رو...!!!

هم دود کنی ...!!!

تنهائیت ...!!!

توجه هیچ کس رو...!!!

جلب نخواهد کرد...!!!

جز...!!

پیرمرد سیگار فروش...!!! .
دیدگاه ها (۱)

بَعضی موقِعا بِه بعضیا باس بِگی:بُلبُلان (اشاره به خودت)خامو...

لباس مخصوص الان😐 ❤ ️

از یه سنی به بعد دیگه نمیشه دوست صمیمی پیدا کرد،باید مراقب ق...

من بهت ده تومن دادماون بهت بیست تومن دادتو فک کردی اون بهتره...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط