رز نمیخواهم مرا آرکیدهای از لب ببخش
رُز نمیخواهم، مرا آرکیدهای از لب ببخش
بر دلم پس لرزههایی ماندگار از تب ببخش
کل دنیا را ببخشم تا زنی پلکی به من
آسمانها زیر پایت، بر سرم کوکب ببخش
خون دلها میکشم تا با غزل رسوا شویم
من که از عشقت بگویم، شعر خود مطلب ببخش
دین و ایمانم فراری میشوند از ناز تو
کردهای تاراجم، از خود لقمهای مذهب ببخش
کافری کردی به جانم فکر خونریزی نباش
من رئالم نازنین راهی از این مکتب ببخش
راه دوری رفتهای، ای صبر بی ایوب من
جرعهای از بهترین ایوب را امشب ببخش
پشت آن دیوار آزادی سخن سنجم به بند
زیر باران خیس غم، آرکیدهای با لب ببخش
#ارس_آرامی
بر دلم پس لرزههایی ماندگار از تب ببخش
کل دنیا را ببخشم تا زنی پلکی به من
آسمانها زیر پایت، بر سرم کوکب ببخش
خون دلها میکشم تا با غزل رسوا شویم
من که از عشقت بگویم، شعر خود مطلب ببخش
دین و ایمانم فراری میشوند از ناز تو
کردهای تاراجم، از خود لقمهای مذهب ببخش
کافری کردی به جانم فکر خونریزی نباش
من رئالم نازنین راهی از این مکتب ببخش
راه دوری رفتهای، ای صبر بی ایوب من
جرعهای از بهترین ایوب را امشب ببخش
پشت آن دیوار آزادی سخن سنجم به بند
زیر باران خیس غم، آرکیدهای با لب ببخش
#ارس_آرامی
- ۴۱۸
- ۰۲ دی ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط