دلم میخاد توی زندگیه بعدیم

دلم میخاد توی زندگیه بعدیم ..
ی‌گل باشم🥀
گلی‌ ک توی دوردست‌ترین نقطه‌ی این عالم باشه
جایی ک پر‌ازخونه‌های پوسیده
باآوارهایی ک با کوچیکترین لرزش میریزن
جایی ک بادش بوی مرگ رو میاره
و خاکش از خون و گوشت مردار تغذیه میشه
آبی ک از سمت بالای تپه ب سمتش نزدیک میشه
و نرسیده بهش راهشو عوض میکنه
ب سمت عروسک‌خرسی‌ای میره ک تمام مدت زل زده بهش
جایی ‌ک ب هرنقطه‌اش ک نگاه میکنی
پوچیو حس میکنی


"پس قراره اینجا بمیرم ..
ولی بازم گرمای خورشیدو حس میکنم
جوری ک تموم گل‌برگامو بسوزونه
شاید این اوج خوشبختیه یه گل‌عه ...
زیباییه گل میتونه ب زندگیه ی نفر امید بده ..."

اینو مدام توی ذهنش تکرار میکرد
درحالیکه میدونست نمیتونه بهش برسه ..!
پس آخرش وقتی روی زمین دراز کشیدیم
و ریشه‌هامون از خاک زده بیرون
و ب آسمون زل زدیم
از اینجا جدا میشیم♡



پ.ن:ب‌زندگیه‌بعدی‌اعتقاد‌دارین؟
پ.ن²:میخاین‌توی‌زندگیه‌بعدی‌چی‌باشین؟
سخنی‌از‌جنس‌دلتنگی ۰۰:۰۰


#مرهیون
23:41
10/3/1400
Monday
دیدگاه ها (۶۸)

تولد چیزی جز تبریک برای زنده موندن بیشتر نیستتبریک اینک ت هن...

وقتی یکی باهاتون دردودل میکنه ...دلش نمیخاد نصیحت بشنوهیکی ر...

زیاد پیش آمده، خیلی زیاد ...که حوصله خودم را هم نداشته ام .....

دلم آغوشی به وسعت زمین میخوادجایی که در اون گم‌بشم :)جایی که...

اولین مافیایی که منو بازی داد. پارت۶

تک پارتی از جیهوپ

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط