زهراجان...
زهراجان...
تنها سینه ی شرحه شرحه ی محرم این اشتیاق تویی
تویی که رد گامهای خونینت بر خاکهای آسمانی طلاییه همان صراط مستقیم است...
تویی که ریه های شلمچه پر از عطر نماز توست بر پیکر لب تشنگان شهید...
یقین دارم غروب هویزه بارقه ای از تبسم غریبانه ی توست
آنگاه که ماه رخسارت را دستان لرزان علی ع در نقاب خاک می نهفت...
ای مادر تمام خوبی ها...
آسمان اساطیری فکه، کودکی نوپاست، درآویخته به پای چادر مادرانه ات...
و خاک پادگان آن جهانی دوکوهه
در باران اشکهای تو بر حسین بی کفنت،
باغهای معطر ملکوت را به زانوی تحیر در می اورد...
بی نشان
https://telegram.me/rabazeh
تنها سینه ی شرحه شرحه ی محرم این اشتیاق تویی
تویی که رد گامهای خونینت بر خاکهای آسمانی طلاییه همان صراط مستقیم است...
تویی که ریه های شلمچه پر از عطر نماز توست بر پیکر لب تشنگان شهید...
یقین دارم غروب هویزه بارقه ای از تبسم غریبانه ی توست
آنگاه که ماه رخسارت را دستان لرزان علی ع در نقاب خاک می نهفت...
ای مادر تمام خوبی ها...
آسمان اساطیری فکه، کودکی نوپاست، درآویخته به پای چادر مادرانه ات...
و خاک پادگان آن جهانی دوکوهه
در باران اشکهای تو بر حسین بی کفنت،
باغهای معطر ملکوت را به زانوی تحیر در می اورد...
بی نشان
https://telegram.me/rabazeh
۹۱۰
۱۲ فروردین ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.