بیا بیا که مرا با تو ماجرایی هست

بیا بیا که مرا با تو ماجرایی هست

بگوی اگر گنهی رفت و گر خطایی هست

روا بود که چنین بی‌حساب دل ببری

مکن که مظلمه خلق را جزایی هست

#سعدی
دیدگاه ها (۰)

.چو چرخم من چو ماهم من چو شمعم من ز تاب توهمه عقلم همه عشقم ...

ای که هَوای ِ مَنی! بی تو نَفس ادعاست؛ذکر کمالات تو...تَذکرﺓ...

نمی‌خواهم کسانی را که امروزند و فردا نهتو را خواهم که دی بود...

چون رهِ کویِ تو پُرسم، دلم از بیم تپد آن قَدَر ذوقِ سرِ کویِ...

دیشب در کنار قبر مطهر شهید رئیسی عزیز

آیینه پرسید که چرا دیر کرده استنکند دل دیگری او را اسیر کرده...

تقدیر

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط