سخت است درک کردن دختری که غم هایش را خودش میداندودلش که

سخت است درک کردن دختری که غم هایش را خودش میداندودلش… که حسرت میخورند بخاطر شاد بودنش.. به خاطر لبخند هایش.. و هیچکس جز همان دختر.. نمیداند چقدر تنهاست.. که چقدر میترسد از باختن. از یخ زدن احساس و قلبش از زندگی.
دیدگاه ها (۱)

کم اوردم خداااااااااااااااااتوروخدا بسه دیگه . بس خیلی دنیای...

ﺑﺮﺍﯼ ﺧﻮﺩﻡ ﻣﺮﺩﯼ ﺷﺪﻩ ﺍﻡ.....ﺑﯽ ﺻﺪﺍﮔﺮﯾﻪ ﻣﯿﮑﻨﻢ ﺍﯾﻦ ﺭﻭﺯﻫﺎ.....ﺩﺭﺳ...

سکوت همیشه به معنی رضایت نیستگاهی یعنی:خسته ام از اینکه مدام...

این روزها ، تلخمدست برداشته‌ام از توجهِ بی‌ وقفه به حضور آدم...

معشوقه دشمن P²⁶لبه ی تخت نشسته بود و دستاشو بالا برده بود تا...

﴿ برده ﴾۱۹. part روی تخت دراز کشیده و بود تا اینکه درب اتاق...

دو پارتی وقتی از بالای ساختمون …..فشار دسته گل در دستانش شل ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط