پندانه

🔆 #پندانه

عاقبت تملّق

کریم‌خان زند پس از آنکه به پادشاهی رسید، شیراز را به پایتختی انتخاب کرد و از چنان محبوبیتی برخوردار شد که نامش به‌عنوان سرسلسله زندیه در سراسر ایران پیچید.

روزی عموی او برای دیدنش به پایتخت آمد. کریم‌خان دستور داد از وی پذیرای کنند و لباس‌های فاخر به او بپوشانند.

چند روزی از اقامتش نگذشته بود که در یکی از جلسات مهم مملکتی شرکت کرد.

با دیدن قدرت و منزلت برادرزاده‌اش بادی به غبغب انداخت و گفت:
کریم‌خان، دیشب خواب پدرت را دیدم که در بهشت کنار حوض کوثر ایستاده بود و حضرت علی (علیه‌السلام) جامی از آب کوثر به او می‌داد.

کریم‌خان اخم‌هایش را درهم کشید و دستور داد وی را از مجلس اخراج و سپس از شهر بیرون کنند. رؤسای طوایف از او علت این رفتار خشونت‌آمیز را جویا شدند.

کریم‌خان گفت:
من پدر خود را می‌شناسم. او مردی نیست که لایق گرفتن جامی از آب کوثر از دست حضرت علی باشد. این مرد می‌خواهد با تملّق و چاپلوسی مورد توجه قرار گیرد و اگر تملّق و چاپلوسی به‌صورت عادت درآید، پادشاه دچار غرور و بدبینی می‌شود و کار رعیت هرگز به سامان نمی‌رسد.
دیدگاه ها (۰)

اوکراین#روسیه#هند#رصد#خبر#کارشناس#طبیعت #دریاچه #آشپزی #غذای...

#اینفوگرافیک❌روند افزایشی تورم در جهان:💢کرونا و جنگ روسیه و ...

⭕️ بحران کود؛ تلاش کشور پرو برای جمع‌آوری کود پرندگان وحشی🔹 ...

✍️ طنین افکن شدن نوای "حیدر حیدر" در میدان امام حسین علیه ال...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط