انواعی از دیانت های ما
انواعی از دیانت های ما
دین فست فودی
فقط میخواهیم چیزی را فورا بخوریم که گرسنگی را برطرف کند
حالا چه باشد و چه ضرراتی در ارکان ما داشته باشد مهم نیست
دین شغلی
فقط دنبال این هستیم که موقعیتی داشته باشیم و پولی درآوریم
و فردا روزی هم در آن لباس و آن شغل نباشیم هیچ تعهدی نداریم
دین حداقلی
در این حد که نمازی بخوانیم و روزه ای بگیریم و مشهدی برویم
در این دین نه نهی از منکر و نه ترک غیبت و نه .. جایی ندارد.
دین شخصی
همین که خودمان مال و آبرو و امور شخصی مان محفوظ باشد
کاری نداریم که دهها کشور مسلمان و دهها استان دیگر گرفتارند.
دین عوامانه
مطالعات معتبر و منظمی ندارد و هر چیزی را از هر کسی می پذیرد
و اصلا حوصله و فرصت مطالعات منسجم در موضوعات دینی را ندارد.
دین محتاطانه
در هیچ موضوع مالی و سیاسی و اجتماعی مسلمین دخالت نمی کند
که مبادا حقی از کسی ضایع شود اما حقوق اجتماعی را فراموش می کند.
دین مناسک زده
فقط دنبال مشهد و کربلا و مکه رفتن و زیارت و اموری ازین دست است
و توجهی ندارد که ازین دعاها و این زیارت ها باید مسلمانی بیرون بیاید.
دین شلخته
با رفتار و کردار و افکار خود دیگران را از مومنین دلزده می کند
آداب اجتماعی و سنت های حسنه جامعه را بلد نیست و رعایت نمی کند.
دین منفعل
به محض هر شایعه دینی و سیاسی به مومنین و سنتها بدبین می شود
و باید هرهفته دهها شبهه غالبا مکرر اما با کاور نو را به او پاسخ بدهی.
دین عقل زده
هر چیزی را با عقل آنهم فقط با عقل و منفعت شخصی خودش می سنجد
بی آنکه جوانب موضوع را سنجیده باشد و نظرات اهل فن را شنیده باشد.
دین تنبل
فقط احوال و اعمالی از دین را دوست دارد که آسان و کوتاه باشد
اگر ذره ای از وخد و مال و رنج و تلاش وسط بیاید خودش را کنار می کشد.
دین تجربه محور
فقط هر چه را تجربه او و افراد مورد اعتمادش حکم کند می پذیرد
و شاید تجربه درستی نداشته باشد و تجربه جزئی اندک از حقیقت است.
دین غربزده
هر قسمتی از دین که مورد تایید منش غربی باشد را می پذیرد
و هر قسمتی را که غربزده ها نادرست بدانند از دایره زندگی حذف میکند.
دین بدون قرآن
نه انسی با قرآن دارد و نه در عمل کاری با کلمات و معارف آن
گاهی عنایت افراطی به روایات دارد و گاهی هم به تجربه و مادی نگری.
دین بدون روایات
فقط آنچه را در قرآن آمده می پذیرد و کاری به روایات اهل بیت ندارد
و گاهی این منش طلبگی است و گاهی عوامانه، و فقط اسم ائمه را میداند.
دین سیاست زده
هر کسی و هر گروهی باید نگرش سیاسی حزب ما را داشته باشد
و الا از دین خارج و مهدور الدم و تمام زحمات و کارهای او باطل است.
دین بدون سیاست
از هر چه مربوط به سیاست است می ترسد و دوری می کند
بدون این که بداند سیاست نگرش اجتماعی اسلام است و تعطیلی ندارد.
دین دانشگاه زده
فقط هر چه توسط فیزیک و ریاضی و عقل ثابت شود معتبر است
و هیچ جنبه ای از دین او نمی تواند عقل تجریدی یا امور ماورا باشد.
دین حوزه زده
فقط هر چه اساتید و کتب او بگویند درست و دیگران در گمراهی اند
اگر استادش فلسفه و عرفان زده باشد او مرید فلاسفه است و بالعکس و..
دوست دارد همه با اصطلاحات و نگرش مورد علاقه او جهان را بنگرند.
دین تویتری
هر چه کوتاه و مختصر و خنده دار باشد اصل دین و آئین است
و هر چه طولانی و دارای شرح یا جدی باشد محلی از اعتبار ندارد.
دین دبیرستانی
هر چه معلم قرآن و دینی طرف بگوید درست و معتبر است
و مطالب دینی باید طوطی وار حفظ و تکرار شوند و تحقیق ممنوع
دین هیئت زده
فقط باید در هیئت حاضر شد و مهم نیست محتوا و صاحب آن کیست
چه عربده باشد چه حُس حُس چه شیعه انگلیسی چه هر چیز نامناسبی
فردا امام زمان(عج) هم ظهور کند عده ای همان هیئت را خود میروند.
دین احتیاطات علمائی
تمام جزئیات تمام مناسک باید دارای نص قطعی الصدور باشد
بی توجه به اینکه می توان بی خلط اعتبارات، مسائل مردم را راه انداخت.
دین خانواده زده
هر چه فامیل و والدین و برادر من بفهمد و بگوید دین من است
دیگران اعم از خطبا و علما و دیگران همه دنبال منافع خودشان هستند!
و چه بسیار دسته ها و تفکرات و رفتارهای دیگری که می توان شمرد
وهمیشه از خدا بخواهیم که ما را عالم به دین وعامل وآشنا به جامعه قرار دهد.
و با تمرین و همت و توسل و توکل می توان این راه را شروع و به انتها رساند
قوله تعالی : بقیة الله خیر لکم إن کنتم مؤمنین ( سوره هود / 86)
دین فست فودی
فقط میخواهیم چیزی را فورا بخوریم که گرسنگی را برطرف کند
حالا چه باشد و چه ضرراتی در ارکان ما داشته باشد مهم نیست
دین شغلی
فقط دنبال این هستیم که موقعیتی داشته باشیم و پولی درآوریم
و فردا روزی هم در آن لباس و آن شغل نباشیم هیچ تعهدی نداریم
دین حداقلی
در این حد که نمازی بخوانیم و روزه ای بگیریم و مشهدی برویم
در این دین نه نهی از منکر و نه ترک غیبت و نه .. جایی ندارد.
دین شخصی
همین که خودمان مال و آبرو و امور شخصی مان محفوظ باشد
کاری نداریم که دهها کشور مسلمان و دهها استان دیگر گرفتارند.
دین عوامانه
مطالعات معتبر و منظمی ندارد و هر چیزی را از هر کسی می پذیرد
و اصلا حوصله و فرصت مطالعات منسجم در موضوعات دینی را ندارد.
دین محتاطانه
در هیچ موضوع مالی و سیاسی و اجتماعی مسلمین دخالت نمی کند
که مبادا حقی از کسی ضایع شود اما حقوق اجتماعی را فراموش می کند.
دین مناسک زده
فقط دنبال مشهد و کربلا و مکه رفتن و زیارت و اموری ازین دست است
و توجهی ندارد که ازین دعاها و این زیارت ها باید مسلمانی بیرون بیاید.
دین شلخته
با رفتار و کردار و افکار خود دیگران را از مومنین دلزده می کند
آداب اجتماعی و سنت های حسنه جامعه را بلد نیست و رعایت نمی کند.
دین منفعل
به محض هر شایعه دینی و سیاسی به مومنین و سنتها بدبین می شود
و باید هرهفته دهها شبهه غالبا مکرر اما با کاور نو را به او پاسخ بدهی.
دین عقل زده
هر چیزی را با عقل آنهم فقط با عقل و منفعت شخصی خودش می سنجد
بی آنکه جوانب موضوع را سنجیده باشد و نظرات اهل فن را شنیده باشد.
دین تنبل
فقط احوال و اعمالی از دین را دوست دارد که آسان و کوتاه باشد
اگر ذره ای از وخد و مال و رنج و تلاش وسط بیاید خودش را کنار می کشد.
دین تجربه محور
فقط هر چه را تجربه او و افراد مورد اعتمادش حکم کند می پذیرد
و شاید تجربه درستی نداشته باشد و تجربه جزئی اندک از حقیقت است.
دین غربزده
هر قسمتی از دین که مورد تایید منش غربی باشد را می پذیرد
و هر قسمتی را که غربزده ها نادرست بدانند از دایره زندگی حذف میکند.
دین بدون قرآن
نه انسی با قرآن دارد و نه در عمل کاری با کلمات و معارف آن
گاهی عنایت افراطی به روایات دارد و گاهی هم به تجربه و مادی نگری.
دین بدون روایات
فقط آنچه را در قرآن آمده می پذیرد و کاری به روایات اهل بیت ندارد
و گاهی این منش طلبگی است و گاهی عوامانه، و فقط اسم ائمه را میداند.
دین سیاست زده
هر کسی و هر گروهی باید نگرش سیاسی حزب ما را داشته باشد
و الا از دین خارج و مهدور الدم و تمام زحمات و کارهای او باطل است.
دین بدون سیاست
از هر چه مربوط به سیاست است می ترسد و دوری می کند
بدون این که بداند سیاست نگرش اجتماعی اسلام است و تعطیلی ندارد.
دین دانشگاه زده
فقط هر چه توسط فیزیک و ریاضی و عقل ثابت شود معتبر است
و هیچ جنبه ای از دین او نمی تواند عقل تجریدی یا امور ماورا باشد.
دین حوزه زده
فقط هر چه اساتید و کتب او بگویند درست و دیگران در گمراهی اند
اگر استادش فلسفه و عرفان زده باشد او مرید فلاسفه است و بالعکس و..
دوست دارد همه با اصطلاحات و نگرش مورد علاقه او جهان را بنگرند.
دین تویتری
هر چه کوتاه و مختصر و خنده دار باشد اصل دین و آئین است
و هر چه طولانی و دارای شرح یا جدی باشد محلی از اعتبار ندارد.
دین دبیرستانی
هر چه معلم قرآن و دینی طرف بگوید درست و معتبر است
و مطالب دینی باید طوطی وار حفظ و تکرار شوند و تحقیق ممنوع
دین هیئت زده
فقط باید در هیئت حاضر شد و مهم نیست محتوا و صاحب آن کیست
چه عربده باشد چه حُس حُس چه شیعه انگلیسی چه هر چیز نامناسبی
فردا امام زمان(عج) هم ظهور کند عده ای همان هیئت را خود میروند.
دین احتیاطات علمائی
تمام جزئیات تمام مناسک باید دارای نص قطعی الصدور باشد
بی توجه به اینکه می توان بی خلط اعتبارات، مسائل مردم را راه انداخت.
دین خانواده زده
هر چه فامیل و والدین و برادر من بفهمد و بگوید دین من است
دیگران اعم از خطبا و علما و دیگران همه دنبال منافع خودشان هستند!
و چه بسیار دسته ها و تفکرات و رفتارهای دیگری که می توان شمرد
وهمیشه از خدا بخواهیم که ما را عالم به دین وعامل وآشنا به جامعه قرار دهد.
و با تمرین و همت و توسل و توکل می توان این راه را شروع و به انتها رساند
قوله تعالی : بقیة الله خیر لکم إن کنتم مؤمنین ( سوره هود / 86)
۴.۰k
۳۱ تیر ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.