لیلی زیر درخت انار نشست

لیلی زیر درخت انار نشست.
درخت انار عاشق شد، گل داد، سرخ سرخ.
گلها انار شد، داغ داغ.هر اناری هزارتا دانه داشت.
دانه ها عاشق بودند، دانه ها توی انار جا نمی شدند.
انار کوچک بود. دانه ها ترکیدند.انار ترک برداشت.
خون انار روی دست لیلی چکید.
لیلی انار ترک خورده را از شاخه چید.مجنون به لیلی اش رسید.
خدا گفت: راز رسیدن فقط همین بود.
کافی است انار دلت ترک بخورد.

لااله الاالله
دیدگاه ها (۱)

**** آخرین نامه ی ارنستو به معشوقه اش ****لایق تو کسی نیست ج...

گاهی اوقات صلاح است که تنها بشویچون مقدر شده تک خال ورق ها ب...

چه خدای خوبی دارمبعضی اوقات در گـــذر سال ها جاده ی زندگی به...

خیلی تحت تاثیر قرار گرفتم وقتی که.....ﮔﺮﮒ ﻫﺮ ﺷﺐ ﺑﻪ ﺷﮑﺎﺭ ﻣﯿﺮﻓ...

‌‌‌‌‌لیلی زیر درخت انار نشست ..درخت انار عاشق شد ..گل داد .....

‌‌‌‌‌لیلی زیر درخت انار نشست ..درخت انار عاشق شد ..گل داد .....

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط