اجباری اما شیرین !
پارت : نوزدهم
جنی الو کوک چطوری ؟
کوک : های بیبی
جنی : اومدی دانشگاه ؟
کوک : اوم
جنی : بیا زنگ بد تو جای همیشه کی
کوک : باشه عشقم
جنی : بای
کوک : بای
جنی : لیسا بریم کافه دانشگاه
لیسا : اوم
جنی : چی می خوری ؟
لیسا : شیر موز کیک
جنی : اوکی الان سفارش میدم
لیسا : تنکیو بیب
جنی : بفرمایید
لیسا : مرسی
جنی : ببینم دوست پسر داری ؟
لیسا : دوست پسر که نه قرار با یکی به اجبار ازدواج کنم
جنی : اوم منم این درد کشیدم
لیسا : تو ازدواج کردی ؟
جنی : اوم اولش با زور بود ولی می دونی شوهر من خیلی مرد خوبی با این که بهم علاقه نداشته ایم من درک می کنه
من کم کم دارم بهش علاقه پیدا می کنم
لیسا. : شوهرت اسمش چی ؟
جنی : کیم تهیونگ
لیسا : کیم تهیونگ ؟
جنی : اوم
لیسا : پسر خاله م
جنی : واقع تو
لیسا : تو همون جنی کیم معروف عروس ریس جمهور ای
جنی : اره
لیسا : وا
جنی : پس فامیلی ام
لیسا : اوم
سر کلاس
لیسا : این چرا همچین درس میده
جنی : نمی دونم دیوانه است ؟
لیسا : فکر کنم
بعد کلاس
جنی : لیسا من میرم پیش یکی از دوست آم
لیسا : باشه گلم
رفت
کوک : یک دیر تر می یو مدی
جنی : ببخشید حالا
کوک : نمی خوای بیای بغلم ؟
جنی : اوم نه
کوک : چرا ؟
جنی : یکی ببین چی ؟
کوک : خیل خوب بیا ببینم اینجا بشین
جنی : باشه
کوک : روز اول دانشگاه چطور بود ؟
جنی : خوب می دونی رز قرار می زاره
کوک : نه من چند بار دیدم اش با یکی ولی نمی دونستم جدی
جنی : آره اون برادر شوهر من
کوک : چی ؟
جنی : ارع
کوک : چقدر همچی پیچیده شد
جنی : واقع
چند مین بد
کوک : اوکی بیبی من برم
جنی : بای
جنی ویو تو راه تو افکار خودم غرق بودم که دیدم. چندتا پسر لیسا رو اذیت می کنند به چه حقی
جنی : ولش کن مکه مرز داری
کای : او ببین کی اینجا اع خوشگل ترین دختر دانشگاه
جنی : میگم چرا آنقدر اذیت می کنی مردک
کای : ولش کنید
هیونجین : چشم
جنی داشت میرفت که کای دستش گرفت
کای : کجا میری بیب شما از الان مال منی
جنی : چقدر توهمی
کای : حالا می. ببینم
دوتا دستاش گرفت لباش نزدیک کرد
جیمین : چه غلطی می کنی عوضی
کای : به آقای کیم
جیمین دست جنی کشید ولی کای گرفته بود
جیمین : ولش کن
کای : دلم نمی خواد به تو چه .
جیمین : می دونی این دختر کی ؟
کای : نه ولی برای من
جیمین یک مشت زد تو دهن کای
کای : اشغال عوضی
کوک ویو
دیدم یک جای دانشگاه خیلی شلوغ همه جمع شدن که دیدم کلی جیمین دارن دعوا می کند جیمین رفیق ام بود رفتم جلو !
کوک : اینجا چه خبر کای دوباره دور ورت داشته
کای : بهتر به دوستت بگی دخالت نکن.
کوک اومدم بگم چرا دخالت می کنی که چشمم به جنی خورد چه ربطی داشت اصل .
جیمین : ببین این خانم کسی نیست که به تونی اذیت اش کنی یعنی کن نمی زارم فهمید
کای : خخخخخ برو بگو بزرگ تر بیاد
جنی دستش می کشه بیرون یک دون می زن تو گوش کای
جنی : از این به بد اندازه دهنت لقمه وردار لاشی بریم جیمین
کای : اومد بزن ک کوک دستش. گرفت
کوک : فقدر کافی نک انگشت هات بخور بهش
♡
#ایو #رزی #جیسو #لالیسا #جنی #بلک_پینک
#جمین #نامجون #جین #کوکی #تهیونک #شوگا #جیهوپ #بی_تی_اس
#ایتیزی #و_ه_مای_گرل
#اورلگو #اکسو #تی_اکس_تی #پنت_هاوس #دبلیو #زیبای_حقیقی #اجوشی_من #روباه_نه_دم #ویرانگر_در_خدمت_شماست #عاشقان_ماه #گل_برفی #کمپانی
جنی الو کوک چطوری ؟
کوک : های بیبی
جنی : اومدی دانشگاه ؟
کوک : اوم
جنی : بیا زنگ بد تو جای همیشه کی
کوک : باشه عشقم
جنی : بای
کوک : بای
جنی : لیسا بریم کافه دانشگاه
لیسا : اوم
جنی : چی می خوری ؟
لیسا : شیر موز کیک
جنی : اوکی الان سفارش میدم
لیسا : تنکیو بیب
جنی : بفرمایید
لیسا : مرسی
جنی : ببینم دوست پسر داری ؟
لیسا : دوست پسر که نه قرار با یکی به اجبار ازدواج کنم
جنی : اوم منم این درد کشیدم
لیسا : تو ازدواج کردی ؟
جنی : اوم اولش با زور بود ولی می دونی شوهر من خیلی مرد خوبی با این که بهم علاقه نداشته ایم من درک می کنه
من کم کم دارم بهش علاقه پیدا می کنم
لیسا. : شوهرت اسمش چی ؟
جنی : کیم تهیونگ
لیسا : کیم تهیونگ ؟
جنی : اوم
لیسا : پسر خاله م
جنی : واقع تو
لیسا : تو همون جنی کیم معروف عروس ریس جمهور ای
جنی : اره
لیسا : وا
جنی : پس فامیلی ام
لیسا : اوم
سر کلاس
لیسا : این چرا همچین درس میده
جنی : نمی دونم دیوانه است ؟
لیسا : فکر کنم
بعد کلاس
جنی : لیسا من میرم پیش یکی از دوست آم
لیسا : باشه گلم
رفت
کوک : یک دیر تر می یو مدی
جنی : ببخشید حالا
کوک : نمی خوای بیای بغلم ؟
جنی : اوم نه
کوک : چرا ؟
جنی : یکی ببین چی ؟
کوک : خیل خوب بیا ببینم اینجا بشین
جنی : باشه
کوک : روز اول دانشگاه چطور بود ؟
جنی : خوب می دونی رز قرار می زاره
کوک : نه من چند بار دیدم اش با یکی ولی نمی دونستم جدی
جنی : آره اون برادر شوهر من
کوک : چی ؟
جنی : ارع
کوک : چقدر همچی پیچیده شد
جنی : واقع
چند مین بد
کوک : اوکی بیبی من برم
جنی : بای
جنی ویو تو راه تو افکار خودم غرق بودم که دیدم. چندتا پسر لیسا رو اذیت می کنند به چه حقی
جنی : ولش کن مکه مرز داری
کای : او ببین کی اینجا اع خوشگل ترین دختر دانشگاه
جنی : میگم چرا آنقدر اذیت می کنی مردک
کای : ولش کنید
هیونجین : چشم
جنی داشت میرفت که کای دستش گرفت
کای : کجا میری بیب شما از الان مال منی
جنی : چقدر توهمی
کای : حالا می. ببینم
دوتا دستاش گرفت لباش نزدیک کرد
جیمین : چه غلطی می کنی عوضی
کای : به آقای کیم
جیمین دست جنی کشید ولی کای گرفته بود
جیمین : ولش کن
کای : دلم نمی خواد به تو چه .
جیمین : می دونی این دختر کی ؟
کای : نه ولی برای من
جیمین یک مشت زد تو دهن کای
کای : اشغال عوضی
کوک ویو
دیدم یک جای دانشگاه خیلی شلوغ همه جمع شدن که دیدم کلی جیمین دارن دعوا می کند جیمین رفیق ام بود رفتم جلو !
کوک : اینجا چه خبر کای دوباره دور ورت داشته
کای : بهتر به دوستت بگی دخالت نکن.
کوک اومدم بگم چرا دخالت می کنی که چشمم به جنی خورد چه ربطی داشت اصل .
جیمین : ببین این خانم کسی نیست که به تونی اذیت اش کنی یعنی کن نمی زارم فهمید
کای : خخخخخ برو بگو بزرگ تر بیاد
جنی دستش می کشه بیرون یک دون می زن تو گوش کای
جنی : از این به بد اندازه دهنت لقمه وردار لاشی بریم جیمین
کای : اومد بزن ک کوک دستش. گرفت
کوک : فقدر کافی نک انگشت هات بخور بهش
♡
#ایو #رزی #جیسو #لالیسا #جنی #بلک_پینک
#جمین #نامجون #جین #کوکی #تهیونک #شوگا #جیهوپ #بی_تی_اس
#ایتیزی #و_ه_مای_گرل
#اورلگو #اکسو #تی_اکس_تی #پنت_هاوس #دبلیو #زیبای_حقیقی #اجوشی_من #روباه_نه_دم #ویرانگر_در_خدمت_شماست #عاشقان_ماه #گل_برفی #کمپانی
۱۸.۰k
۱۱ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.