آسمان آبیدرختان سبز اما نیستی

آسمان آبی،درختان سبز اما نیستی…
با خودم می گویم: ((ای دریاچه دریا نیستی))

خنده های عابرانی در خیابان های خوش
کوچه های سرخوش تهران! تو از ما نیستی

بیخودی غم میخوری از بهر دارا و ندار
اندکی خوش باش اکنون را که فردا نیستی

با ترنج عشق دستانت گناه آلود شد
ماه یوسف داری و عشق زلیخا نیستی

جنگ را بس کن شکستم داده ای از ابتدا
صلح کردی عشق من مرد مدارا نیستی!

جمع کن خود را درون ساک با باران برو…
آسمان غمگین،درختان زرد،تنها نیستی… !



#مهرداد_عابدینی
دیدگاه ها (۱۳)

ریسمان پاره رامی توان دوباره گره زددوباره دوام می آورد.اما ه...

تمام حرفمان در اولین دیدار باید باشدولی افسوس,بایک حرف بای...

شب از مهتاب سر میرهتمام ماه توی آبهشبیه عکس یک رویاستتو خواب...

سادگیم رایک رنگیم رابه پای حماقتم نگذارانتخاب کرده ام که ساد...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط