عدل

‌‌‌
عدل!
تو را نه عاشقانه
نه عاقلانه
و نه حتی عاجزانه؛
که تو را عادلانه
در آغوش می کشم...
عدل مگر نه آن است که
هر چیز سر جای خودش باشد؟
دیدگاه ها (۱)

کودکانه دل باخته ات شدمزنانه دزدیدمتو دخترانه با تو خوابیدمح...

تن زده ام آغوشت را...چه قدر به من می آید ...رنگش...جنسش...وا...

نگات ڪردم هیجا مثل چشاات رو پیدا نڪردم... بعد تو از عاش...

آغوش  تو دارد خبر از بغض و رهاییای عشق درآمیخته با شب، تو کج...

صدایت جان دوباره می دهد به تن خسته من... به سراغ تو شبی با ت...

شاید تو…سکوت میان کلامم باشی!دیده نمیشویاما من تو را احساس م...

دوستت دارمانقدر زیاد که گاهی وقت هاکه دوریچشمانم بی اختیار ش...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط