من و معشوق حرم عرض ادب یا معشوق

من و معشوق… حرم… عرض ادب یا معشوق!
حرم و عرض ادب… عشق… خدا… با معشوق
کفتران حرم عشق به ما فهماندند
دیگران یکسره بیرون ز دل الا معشوق

آسمان تشنه‌ی باران نگاهی زیبا
تشنگی منتظر و جلوه‌ی دریا معشوق
هر چه در گوشه‌ی خلوت به تمنا گفتم
روی لب آمد و یکباره به نجوا: معشوق!
طاق ابروی حرم طاقت و تابم را برد
من کجا و دل بی‌تاب و تماشا: معشوق!
نوری از گنبد زردش به دلم روشن شد
پا به پای دل معشوق قدم تا معشوق
زندگی فرصت شوق است که در صحن سکوت
بدوی جامه‌دران فاصله‌ها را: معشوق
دست در دست خودت با چمدانی از اشک
سینه لبریز عطش گریه که مولا! معشوق!
آمدم حرف دلم را بنویسم به ضریح
من و معشوق… حرم… عرض ادب یا معشوق!
#السلام-علیک-یا-ابا-عبدالله ع
#کربلا
#دلتنگ-حرم
#اللهم-عجل-لولیک-الفرج
دیدگاه ها (۵)

.قمر آل علی به که چه زیبا شده اییاز همان اول از عالم تو مجزا...

روی کفنم بنویسید:."موریانه ها کامتان شیرین باشد".این تن که م...

بی خبر مانده ام از یار خدایا چه کنمگره افتاده در این کار خدا...

اگر زاهد دعای خیر میگویی مرا این گو:که این آواره ی کوی حسین ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط