پارت

پارت ⁴(☆•♡~)
♡ぢんげれ がめ♡
دوباره آن صدای پشت تلفن گفت؛اطلاعات شما ثبت شد. لطفا ساعت 9 شب در کوچه آکا منتظر ما باشید.
هوش مصنوعی این را گفت و بعد تلفن با صدای بوق های متمددی قطع شد.
یوریکا با تعجب به صفحه تیره تلفن اش خیره شد. قطعا این یه شوخی بچگانه میشد ولی به امتحانش می ارزید. او نگاهی به ساعتش کرد و دید که حدود دو ساعت دیگر ساعت 9 خواهد شد. کوچه ای که باید میرفت زیاد از پارک دور نبود. او حالا حالا ها تا ساعت 9 وقت زیادی داشت پس تصمیم گرفت تا ادامه ی نودلش را بخورد و بعد کمی راه برود و دنبال یک خونه ی اجاره ای جدید بگردد.
نودلش که تمام شد،بلند شد و همانطور که قدم میزد،دور ساختمان ها می چرخید به یه املاکی رسید و وارد املاکی شد.
در هنگام صحبت کردند،متوجه شد که دو خانه هستند که برای اجاره کردن مناسب هستند. تصمیم گرفت فردا به دیدن خانه ها برود.

به قلم
میدوری چان:☆)
@tanjiro_1
بازنویسی
کچینا چان:♡)
@kechina
دیدگاه ها (۰)

تامایو

زنیتسو

پارت ³(☆•♡~) ♡ぢんげれ がめ♡کارت عجیبی بود،یک طرف کارت...

پارت ²(☆•♡~) ♡ぢんげれ がめ♡از مغاره خارج شد و به سمت ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط