فیک shadow of death🐢 🕸فصل دوم پارت³²
جیمین « بله تا دیگه فکر فرار به سرت نزنه...
جیهوپ « خب دیر وقته بچه ها برین بخوابین فردا روز مهمیه
جیمین « دست لونا رو گرفتم و رفتیم اتاقمون.... مشخص بود خسته اس چون به محظ ورودمون به اتاق خودشو پهن کرد روی تخت.... لبخندی به کیوتی لونا زدم و رفتم کنارش دراز کشیدم و بغلش کردم.... سرم رو روی شونه اش گذاشتم و چشمامو بستم.... آدم نمیشی نه؟
لونا « هان؟
جیمین « مگه نگفتم من بوی خودتو دوست دارم چرا عطرای منو کش میری؟
لونا « دلم میخواد... میخوام بوی تو رو بدم....
جیمین « شیطون... حلقه دستامو محکم تر کردم و چشمامو بستم.... فردا همه چیز تموم میشه... دموک رو میکشم و آرامش رو بهت برمیگردونم لونا
لونا « آغوش جیمین اونقدر آرامش بخش بود که باعث شد خیلی زود خوابم ببره.... صبح با سر و صدایی که به گوش میرسید بیدار شدم.... چشامو مالیدم و با جای خالی جیمین مواجح شدم... رفتم دست و صورتم رو شستم و موهامو شونه کردم... بعدش رفتم پایین... یه عالمه نینجا اون پایین بود و عین گربه سیاه بودن ... یا ابلفضلللل... با تردید اومدم پایین و دیدم همشون با دیدن من تعظیم کردن...
جیمین « دموک آدم سرسختی بود برای همین تصمیم گرفتم از تیم ویژه ام استفاده کنم.... همشون رو اوردم عمارت و تهیونگ و بچه ها هم حاضر کردم... میهی حالش خوب شده بود و دیگه مشکلی نداشتیم برای همین رفتم اسلحه ام رو برداشتم و اومدم توی سالن دیدم لونا با تعجب به گروه مخصوص نگاه میکنه .... شماها برین سوار شید .. کی بیدار شدی؟
گردان ویژه « اطاعت
لونا « جیمینا.. اینا کین؟
جیمین « گروه ویژه
لونا « نگاهی به جیمین که کاملا مسلح بود انداختم.... جیمین لطفا مراقب خودت باش
جیمین « اتفاقی برای من نمیفته
لونا « از تک تکونشون خداحافظی کردم و رفتم صبحانه ام رو خوردم... سری به میهی زدم وقتی مطمئن شدم حالش خوبه رفتم با یونینگ بازی کردم.... ساعت سه ظهر بود و با میهی داشتیم انیمه نگاه میکردیم اما دلم پیش جیمین اینا بود....
میهی « تو فکر نباش... مگه به جیمین اعتماد نداری؟.
لونا « چرا اما اونم آدمه....میترسم بلایی سرش اومده باشه
میهی « دو دقیقه از حرفش نگذشته بود که در سالن باز شد و پسرا اومدن .... ته لبخندی مستطیلی زد و دستش رو با علامت پیروزی بالا برد.... هوراااا دشمن نابود شدددددد
جیهوپ « هر جور حساب میکنم میبینم شما دوتا هنوز بزرگ نشدید
لونا « هوسوکا ما برای تو تا ابد بچه میمونیم ˙˚ʚ(´◡`)ɞ˚˙
جیهوپ « ( لبخند ) بیا بغلم
لونا « عررررررر آشتی کردییییی
جیمین « به شرط اینکه همین جوری دختر خوبی بمونی
لونا « چشم ارباب
تهیونگ « پیشی ای به اسم لونا
دیدگاه ها (۲۷۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.