خببب اگه پارت قبل رو ندیدید برین ببینید چون خیلی مهمه✌🏻😁
خببب اگه پارت قبل رو ندیدید برین ببینید چون خیلی مهمه✌🏻😁
ویو جونگکوک:وقتی کارم تموم شد
لباسامو پوشیدم رفتم بیرون
رفتم شرکت
امروز یه جلسه مهم داشتم
ولی ا.ت....گند زد تو حالم
گرچه که تقصیر خودمه
از اول نباید میذاشتم توی یه شرکت دیگه کار کنه ....هوففففف
توی راه معده درد داشتم نمیدونم چم شده بود همش حالت تهوع داشتم
قرص خوردم ولی تاثیر نداشت
رسیدم شرکت
همه منتظرم بودن سابقع نداشت دیر برسم
از همه معذرت خواهی کردم
رفتم نشستم رو صندلی
تقریباً ۴۵ دقیقه گذشته بود که دیگه نتونستم این دل دردو تحمل کنم
بهشون گفتم یه بار دیگه همه چی رو بررسی کنن تا من بیام
رفتم دسشویی
اشکام بیاخیار میریختن
حالم خیلی بد بود
چرا....هق....چرا باید اینکارو بکنه...هق....مگه...مگه من چیکارش کردم...هق(با گریه)
معده دردم شدید تر شد حالم خیلی بد بود
بالاآوردم یکم حالم بهتر شد ولی خوب نشدم
رفتم بیرون همه تعجب کرده بودن از حاله بدم تهیونگ پرسید:جناب جئون چیزی شده؟
نکته:تهیونگ و جونگکوک باهم دوستن ولی تهیونگ توی جلسه باهاش رسمی حرف میزنه)
جونگکوک:اهوم
تهیونگ فهمید حالم بده و یه جوری همه رو فرستاد پی کارشون
بعد هم اومد داخل دفترم و با صورت رنگ پریدم مواجه شد
بهم یه قرص داد خوردم
ازم پرسید:هی پسر چیشدع؟چرا انقد بهم ریختی؟
جونگکوک:نپرس ته نپرس که داغ دلم تازه میشه
رفتم کتمو برداشتم به سمت خونه راه افتادم
میدونستم ا.ت الان رفته خونه
که یه دفعه..........
خببب بچه ها اینم عیدی من بهتون
فیکیو که خیلی وقت بود نذاشته بودم براتون گذاشتم 🦋✨
خب حالا نوبت عیدی شما به منه
عیدی من:لایک،فالو،کامنت،و معرفی پیج به دیگران 🥹🦋
شرط پارت بعد
لایک:به تعداد مورد نظرم(که بالای ۱۵تا هس)
کامنت:بالای ۴ تا
و فالو رو خودتون درنظر بگیرین ❤️
خبببب دوستون دارممممم باییییی👋🏻👋🏻👋🏻💫💫
ویو جونگکوک:وقتی کارم تموم شد
لباسامو پوشیدم رفتم بیرون
رفتم شرکت
امروز یه جلسه مهم داشتم
ولی ا.ت....گند زد تو حالم
گرچه که تقصیر خودمه
از اول نباید میذاشتم توی یه شرکت دیگه کار کنه ....هوففففف
توی راه معده درد داشتم نمیدونم چم شده بود همش حالت تهوع داشتم
قرص خوردم ولی تاثیر نداشت
رسیدم شرکت
همه منتظرم بودن سابقع نداشت دیر برسم
از همه معذرت خواهی کردم
رفتم نشستم رو صندلی
تقریباً ۴۵ دقیقه گذشته بود که دیگه نتونستم این دل دردو تحمل کنم
بهشون گفتم یه بار دیگه همه چی رو بررسی کنن تا من بیام
رفتم دسشویی
اشکام بیاخیار میریختن
حالم خیلی بد بود
چرا....هق....چرا باید اینکارو بکنه...هق....مگه...مگه من چیکارش کردم...هق(با گریه)
معده دردم شدید تر شد حالم خیلی بد بود
بالاآوردم یکم حالم بهتر شد ولی خوب نشدم
رفتم بیرون همه تعجب کرده بودن از حاله بدم تهیونگ پرسید:جناب جئون چیزی شده؟
نکته:تهیونگ و جونگکوک باهم دوستن ولی تهیونگ توی جلسه باهاش رسمی حرف میزنه)
جونگکوک:اهوم
تهیونگ فهمید حالم بده و یه جوری همه رو فرستاد پی کارشون
بعد هم اومد داخل دفترم و با صورت رنگ پریدم مواجه شد
بهم یه قرص داد خوردم
ازم پرسید:هی پسر چیشدع؟چرا انقد بهم ریختی؟
جونگکوک:نپرس ته نپرس که داغ دلم تازه میشه
رفتم کتمو برداشتم به سمت خونه راه افتادم
میدونستم ا.ت الان رفته خونه
که یه دفعه..........
خببب بچه ها اینم عیدی من بهتون
فیکیو که خیلی وقت بود نذاشته بودم براتون گذاشتم 🦋✨
خب حالا نوبت عیدی شما به منه
عیدی من:لایک،فالو،کامنت،و معرفی پیج به دیگران 🥹🦋
شرط پارت بعد
لایک:به تعداد مورد نظرم(که بالای ۱۵تا هس)
کامنت:بالای ۴ تا
و فالو رو خودتون درنظر بگیرین ❤️
خبببب دوستون دارممممم باییییی👋🏻👋🏻👋🏻💫💫
۶.۰k
۰۳ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.