در پای زلال چشمان

در پاڪیِ زلالِ چشمانٺ
جاری میشوم !
از سرخیِ آٺشِ لبانٺ
شراب می نوشم !
و غوطه‌ور در حزنِ‌صدایٺ
به دریا میرسم ...
ٺو از ڪدام قریه و قبیله ای
ڪه اینڪَونه
بهشٺ در وجودٺ جاریسٺ...!!


#عاشقانه_ای_برای_او
#عشق_جان
#عاشقانه_های_خاص
دیدگاه ها (۰)

‌‌‌‌‌ میدونۍ نڪتہ قشنگش ڪجاس؟!اونجایۍ ڪہ د...

اونجا ڪه عطار میڪَه:تا من تو را بدیدم دیڪَـر جهان ندیدمڪَـم ...

دلبرانه باز میرقصم به سازت ، پرهیاهو....طرزِ لبخند تو را و...

به تو فڪر می‌ڪنمو تو همیشه در عجیب‌ترین زمان و غریب‌ترین مڪا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط