حافظه ام
حافظه ام
شلوغ است !
آنقدر که هیچ شعری
لبخند هایت را
روی لبانم نبوسیده !
دست هایت را
روی کاغذ های چروکیده ی خیالم
خط خطی نکرده است!
یک روز
در پس اتفاق خواستنت
شعری می شوم
از تیزی زخمِ نگاهت*
چقدر نام تو بر دهانم چکّه کند؟
"عشق"
بر گونه هایم
در حاشیه ی نم نم هوایت
از طعم شیرین دوست داشتن
خیس شود؟
و من
جوهر
جوهر
از غلظت داشتنت"
سر ریز کرده باشم....
شلوغ است !
آنقدر که هیچ شعری
لبخند هایت را
روی لبانم نبوسیده !
دست هایت را
روی کاغذ های چروکیده ی خیالم
خط خطی نکرده است!
یک روز
در پس اتفاق خواستنت
شعری می شوم
از تیزی زخمِ نگاهت*
چقدر نام تو بر دهانم چکّه کند؟
"عشق"
بر گونه هایم
در حاشیه ی نم نم هوایت
از طعم شیرین دوست داشتن
خیس شود؟
و من
جوهر
جوهر
از غلظت داشتنت"
سر ریز کرده باشم....
۳.۵k
۲۶ مرداد ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.