part : 1

ویو یورا
هی .. امرو ساعت ۱۰ و نیم از خواب بیدار شدم .. صبحونه درست کردم .. خوردم ..
ظرفاشو شستم .. ساعت شد ۱۲ ظهر
رفتم رو مبل نشستم و گوشیمو گرفتم دستم .. نتمو روشن کردم .. و بله بازم رگبار گولوله بستن بهم T _ T
راستش یادم رفت یه چی بگم
من تنها زندگی می کنم .. مادر پدرم بوسان هستن و من سئول هستم ...
و من یه تیک تاکر هستم ...
هی ... رفتم کامنتارو خوندم که یکیش نظرمو جلب کرد ‌‌....

کامنت = یورا شی .. می شه یا چالش بری که با آهنگ ایرانی باشه !؟

خب راستش من یه ایرانیه اصیلم ...
پس جواب کامنتو یه اوکی دادم و با آهنگ حالم خوب نیست یه چالش رفتم
و پستش کردم ...
به هیرو زنگ زدم تا بیاد خونم تا دوتایی باهم چالش بریم ... چون هیرو عم یه تیک تاکره ...

اومد خونم و باهم چالش رقص gomi gomi
رو رفتیم ... پستش کردم

یورا : هیرو اوپا ...!

هیرو : چی شده ..!؟

یورا : بیا بریم بیرون :)

هیرو : هوم ...! اوکی ...♡

با هیرو آماده شدیم و رفتیم به پارک
تو پارک شیزوکو ( رفیق یوجینه .. پسر عمویه یورا هم هست ) رو دیدم ... با یه پسر نشسته بودن ...
با خودم گفتم فقط کرم ریزیه ...
به هیرو گفتم که شیزوکیو دیدم و می خوام کرم بریزم ... اونم که همیشه پایست ... وقتی دوتا نیمکت باهاشون فاصله داشتیم که داد زدم

یورا : به ..! به ..! مستر شیزوکی !

ویو یوجین
داشتم با شیزوکی حرف می زدم که یه دختر کیوت و خوشگل و بامزه داد زد به به مستر شیزوکی .... من سئوالی به شیزوکی نگاه کردم که برگشت گفت

ش.ز : به به ... مادام ... دیگه تیک تاکر معروف شدی که ... هی .. مارو از یاد بردی نه ؟

بازم سئوالی بهش نگاه کردم ..
که دیگه تاقتم تاق شد و ازش پرسیدم

یوجین : اهم اهم ... شیزوکی داداش .. معرفی نمی کنی ؟

ش.ز : ام .. خب دختر عمومه .. و شغلش دقیقاً شغل خودته ... یعنی اونم یه تیک تاکر معروف و محبوبه ...

یورا : اوهوم .. سیلام .. من یورا هستم

هیرو : خیلی ممنون که حال منم پرسیدید منم خوبم ...

همه = خنده

داشتیم همین طوری حرف می زدیم که ...

~ خماری ~ 🤤