شعر زیرو در بهار سرودم
شعر زیرو در بهار ۹۵ سرودم:
#من_به_بی_مهری_پاییز_عادت_دارم...
خط از دست قلم
می نویسد چنین غربت من
که به بی مهری پاییز، عادت دارم...
به سکوت مطلق
استکان،
چای سرد...
به صدای خش خش
و به جاری شدن اشک، از سهم چشم
گاه از تندی باد
آشیان برچیند رخت ز خواب
و من از در به دری بگریزم
که به تلخی ، شعر ، از ، این نفس ِسرد برون می ریزم
در بهار هستم و حالم بد نیست
هیچ از جلوه گری های بهاری دل من عاشق نیست
برگ پاییز، هنور لای کتابم دارم
من به بی مهری پاییز عادت دارم...
خودم_نوشت
@sinyurita
95.2.31شب
نفسN.N
http://www.wisgoon.com/pin/13942674/
#من_به_بی_مهری_پاییز_عادت_دارم...
خط از دست قلم
می نویسد چنین غربت من
که به بی مهری پاییز، عادت دارم...
به سکوت مطلق
استکان،
چای سرد...
به صدای خش خش
و به جاری شدن اشک، از سهم چشم
گاه از تندی باد
آشیان برچیند رخت ز خواب
و من از در به دری بگریزم
که به تلخی ، شعر ، از ، این نفس ِسرد برون می ریزم
در بهار هستم و حالم بد نیست
هیچ از جلوه گری های بهاری دل من عاشق نیست
برگ پاییز، هنور لای کتابم دارم
من به بی مهری پاییز عادت دارم...
خودم_نوشت
@sinyurita
95.2.31شب
نفسN.N
http://www.wisgoon.com/pin/13942674/
- ۷۹۴
- ۱۱ خرداد ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط