حرف هجران شده بسیار بهم ریخته ام
حرف هجران شده بسیار بهم ریخته ام
باز از دوری دلدار بهم ریخته ام
کاش ای کاش فقط نیمه نگاهی می کرد
به منِ عاشقِ بیمار و بهم ریخته ام
به گمانم پسر فاطمه با من قهر است
نشدم لایق دیدار، بهم ریخته ام
کار دستم دهد این بارِ گناهانی که
روی هم گشته تلمبار، بهم ریخته ام
با همه بار گناهی که به گردن دارم
مثل حُر آمدم، این بار بهم ریخته ام
دگر از دست خودم خسته شدم از بس که
شده ام مایه ی آزار، بهم ریخته ام
من گنه می کنم و دائماً او می بخشد
من که از این همه تکرار بهم ریخته ام
فتنه معلوم کند که چه کسی پاکار است
نیستم عاشق پاکار، بهم ریخته ام
منه آلوده فقط لاف زدن را بلدم
این چنین می کنم اظهار، بهم ریخته ام
یک نفر یار ندارد، چقدر مظلوم است
از چنین وضع أسف بار، بهم ریخته ام
شده آیا که به اندازه ی یک دفعه عطش
در پی اش باشم و یکبار بهم ریخته ام
باز از دوری دلدار بهم ریخته ام
کاش ای کاش فقط نیمه نگاهی می کرد
به منِ عاشقِ بیمار و بهم ریخته ام
به گمانم پسر فاطمه با من قهر است
نشدم لایق دیدار، بهم ریخته ام
کار دستم دهد این بارِ گناهانی که
روی هم گشته تلمبار، بهم ریخته ام
با همه بار گناهی که به گردن دارم
مثل حُر آمدم، این بار بهم ریخته ام
دگر از دست خودم خسته شدم از بس که
شده ام مایه ی آزار، بهم ریخته ام
من گنه می کنم و دائماً او می بخشد
من که از این همه تکرار بهم ریخته ام
فتنه معلوم کند که چه کسی پاکار است
نیستم عاشق پاکار، بهم ریخته ام
منه آلوده فقط لاف زدن را بلدم
این چنین می کنم اظهار، بهم ریخته ام
یک نفر یار ندارد، چقدر مظلوم است
از چنین وضع أسف بار، بهم ریخته ام
شده آیا که به اندازه ی یک دفعه عطش
در پی اش باشم و یکبار بهم ریخته ام
- ۳.۱k
- ۰۵ خرداد ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۱۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط