تسکین خاطر دلِ زار منی هنوز
تسکین خاطر دلِ زار منی هنوز
شمعی به خلوت شبِ تار منی هنوز
سودی نبردم از گل و از باد فروَدین
ای لالهی شکفته! بهار منی هنوز
صحرای من غم است و منم کاروان او
ای عشق من! تو قافلهدار منی هنوز
از تار من گسست همه سیمهای عشق
تو، سیم بازماندهی تار منی هنوز
سردی گرفت پیکرم از طعنههای غیر
آغوش باز کن که شرار منی هنوز
بگذار تا به طعنه بگویند عاشق است
خوشحالم ای پری که تو یار منی هنوز...
شمعی به خلوت شبِ تار منی هنوز
سودی نبردم از گل و از باد فروَدین
ای لالهی شکفته! بهار منی هنوز
صحرای من غم است و منم کاروان او
ای عشق من! تو قافلهدار منی هنوز
از تار من گسست همه سیمهای عشق
تو، سیم بازماندهی تار منی هنوز
سردی گرفت پیکرم از طعنههای غیر
آغوش باز کن که شرار منی هنوز
بگذار تا به طعنه بگویند عاشق است
خوشحالم ای پری که تو یار منی هنوز...
۱.۱k
۰۸ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.